کلمه جو
صفحه اصلی

ولخرجی


مترادف ولخرجی : اتلاف، اسراف، تبذیر، تفریط، گشاده بازی

متضاد ولخرجی : خست

فارسی به انگلیسی

extravagance, prodigality, splurge, spree, wastefulness, binge

extravagance, prodigality, splurge, spree, wastefulness


فارسی به عربی

بذر , مسرف

مترادف و متضاد

profligacy (اسم)
هرزگی، ولخرجی، ولگردی

squander (اسم)
اسراف، ولخرجی

prodigality (اسم)
اسراف، ولخرجی

lavishness (اسم)
فراوانی، وفور، ولخرجی

اتلاف، اسراف، تبذیر، تفریط، گشاده‌بازی ≠ خست


فرهنگ فارسی

اسراف در خرج :(( ... و گشاده دستیها و ولخرجیهایش را در خانه ... تصویب نمیکنم . ) )

لغت نامه دهخدا

ول خرجی. [ وِ خ َ] ( حامص مرکب ) عمل ولخرج. اسراف در خرج. باددستی.

فرهنگ عمید

ولخرج بودن و پول خود را بیهوده خرج کردن.

پیشنهاد کاربران

بریز و بپاشی، گشاده دستی

اتلاف، اسراف، تبذیر، تفریط، گشاده بازی


کلمات دیگر: