کلمه جو
صفحه اصلی

متحارب


مترادف متحارب : جنگ افروز، جنگ وجو، ستیزه جو، محارب

فارسی به انگلیسی

belligerent

فارسی به عربی

محارب

مترادف و متضاد

belligerent (صفت)
متخاصم، جنگجو، متحارب

waging war (صفت)
متحارب

جنگ‌افروز، جنگ‌وجو، ستیزه‌جو، محارب


فرهنگ فارسی

کسی که آتش جنگ برافروزد، کسی که جنگ برافروزد، کسی که جنگ برپاکند، جنگ کننده
( اسم ) ۱ - بر افروزند. آتش جنگ . ۲ - جنگ کننده جمع : متحاربین .

فرهنگ معین

(مُ تَ رِ ) [ ع . ] (اِفا. ) ۱ - برافروزندة آتش جنگ . ۲ - جنگ کننده . ج . متحاربین .

لغت نامه دهخدا

متحارب. [ م ُ ت َ رِ ] ( ع ص ) با یکدیگر جنگ کننده. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). برافروزنده آتش جنگ. جنگ کننده. و رجوع به تحارب شود.

فرهنگ عمید

طرف مقابل در جنگ، دشمن.


کلمات دیگر: