برابر پارسی : میهمان کردن
وعده گرفتن
برابر پارسی : میهمان کردن
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
ادع
مترادف و متضاد
احضار کردن، خواستن، طلبیدن، دعوت کردن، مهمان کردن، خواندن، وعده گرفتن، وعده دادن
فرهنگ فارسی
(مصدر ) ۱ - دعوت کردن بمهمانی . ۲ - قول گرفتن از کسی اجرای امری را.
فرهنگ معین
( ~. گِ رِ تَ ) [ ع - فا. ] (مص ل . ) دعوت کردن .
کلمات دیگر: