کلمه جو
صفحه اصلی

وسواس


مترادف وسواس : تردید، دودل، دودلی، شبهه، شک، قلق، مالیخولیا، وسوسه، هاجس

برابر پارسی : دودلی، بدگمانی

فارسی به انگلیسی

scruple, freak, vagary, whim, obsession


compulsiveness, fastidiousness, fixation, mania, obsession, perfectionism, scruple, irresolution, freak, whim, temptation, fetish, vagary

compulsiveness, fastidiousness, fixation, mania, obsession, perfectionism


فارسی به عربی

خیال , دودة , نزوة , هوس

عربی به فارسی

ماليخوليا , حالت افسردگي , سودا , مراق , اضطراب وانديشه بيهوده راجع بسلا متي خود


مترادف و متضاد

تردید، دودل، دودلی، شبهه، شک، قلق، مالیخولیا، وسوسه، هاجس


freak (اسم)
دمدمی مزاجی، علاقه دمدمی، چیز غریب، وسواس

whim (اسم)
خیال، هوس، علاقه دمدمی، وهم، پنداره، وسواس، تلون مزاج، تغییر ناگهانی، هوی و هوس

whimsy (اسم)
هوس، علاقه دمدمی، بوالهوسی، وسواس، تلون مزاج

fantasy (اسم)
تمایل، هوس، وهم، فانتزی، قوه مخیله، وسواس، نقشه خیالی

whim-wham (اسم)
خیال، هوس، علاقه دمدمی، وسواس، هوا و هوس، شییء یا چیز هوس انگیز و خیالی

whimsey (اسم)
هوس، بوالهوسی، وسواس، تلون مزاج

scape (اسم)
میله، فرار، هوس، وسیله فرار، وسواس، سابقه پر

obsession (اسم)
علاقمندی وافر وبیش از اندازه، وسواس، علاقمندی غیر عقلانی، عقده روحی، فکر دائم

scrupulosity (اسم)
بیم، وسواس، دقت زیاد

maggot (اسم)
وسواس، کرم حشره، کرم پنیر

فرهنگ فارسی

اندیشه بدکه دردل گذرد، اندیشه شیطانی، دودلی
(اسم ) ۱- تردید وشکیکه در ضمیرانسان پدید آید دو دلی : (( وسواس بر طبیعتش غالب بود . ) ) ۲- شک و شبهه در عبادات و احکام مذهبی خصوصا در طهارت ونجاست . ۳ - آنچه شیطان در دل انسان افکند و او را بکار بد بر انگیزد.
بد اندیشیدن بد اندیشیدن و اغوا کردن شیطان

فرهنگ معین

(وَ ) [ ع . ] (اِ. ) اندیشة بد، القاء شیطانی . فکر یا عمل تردیدآمیز.

لغت نامه دهخدا

وسواس. [ وَس ْ ] ( ع اِ ) اندیشه بد و آنچه در دل گذرد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). هر بدی که به قلب خطور کند وهر چیزی که در آن خیر و صلاح نباشد. ( اقرب الموارد ). || عبارت است از خواطر نفسانیه جسمانیه ،خواه عقلی باشد خواه حسی باشد و خواه غیر آن که دورکننده است از قرب حق. ( کشاف اصطلاحات الفنون از لطائف اللغات ). || آنچه شیطان در دل افکند. ( ناظم الاطباء ). آنچه شیطان در دل انسان افکند و او را به کار بد برانگیزد. ( فرهنگ فارسی معین ) :
جست از جایگه آنگاه چو خناسی
هوس اندر سر و اندر دل وسواسی.
منوچهری.
ضمیر پاک تو را دیو کی کند وسواس
که هست بر سر تو پرّ جبرئیل امین.
امیرمعزی ( از آنندراج ).
|| کسی که شیطان و دیو او را وسوسه کرده است. ( اقرب الموارد ). || نام دیو. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). دیو که مردم را وسوسه کند. ( السامی ). دیو وسوسه کننده ، یعنی اندیشه بد در دل افکننده. ( ترجمان علامه جرجانی ترتیب عادل بن علی ). شیطان و دیو. ( کشاف اصطلاحات الفنون ). منه قوله تعالی : من شر الوسواس الخناس. ( قرآن 4/114 ).
- وسواس سوداوی ؛ نوعی جنون :ان البلادری وسوس فی آخر عمره. ( تاریخ ابن عساکر ج 2 ص 109 ). اما انا فقد امتحنته [ ای الحنظل ] و سقیته اصحاب داء المالیخولیا و الصرع و الوسواس. ( ابن بیطار ).
گر ز وسواس خیزد اصل جنون
به جنون میکشد مرا وسواس.
مسعود.
|| نااستواری و سرگردانی و دودلی در کارها. ( ناظم الاطباء ). تردید و شکی که در ضمیر انسان پدید آید. دودلی. ( فرهنگ فارسی معین ) : وسواس بر طبیعتش غالب بود. ( فرهنگ فارسی معین از عالم آرای عباسی چ امیرکبیر ج 1 ص 182 ).
این ستوران کرده در گردن
رسن جهل وسلسله ی ْ وسواس.
ناصرخسرو.
پنبه وسواس بیرون کن ز گوش
تا به گوشت آید از گردون خروش.
مولوی.
|| شک و شبهه در عبادات و در اوامر مذهبی خصوصاً درپاکی و ناپاکی و طهارت و نجاست. ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ). در تداول ، حالتی که به بعضی مقدسین دست دهد که متنجسی را مثلاً صد بار شوید و گمان برد هنوز پاک نشده یا کلمه ای از نماز را صد بار گوید و گمان برد به تجوید نبوده و یا بارها در آب غوطه خورده و گمان برد ارتماس لازم به جای نیامده. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). || مرضی که از غلبه سودا بر نفس عارض گردد و ذهن را مشوش گرداند. ( از اقرب الموارد ). || آواز نرم سگ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). آواز سگ. ( مهذب الاسماء ) ( اقرب الموارد ). || آواز صیاد. ( مهذب الاسماء ) ( منتهی الارب ). آواز نرم صیاد. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || آواز پیرایه. ( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ) ( اقرب الموارد ). آواز زیور و پیرایه. ( ناظم الاطباء ). || آواز نرم درخت از حرکت باد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || آوازی که از مالیدن ابریشم به هم پدید آید. ( ناظم الاطباء ).

وسواس . [ وِس ْ ] (ع مص ) بد اندیشیدن . (منتهی الارب ). بد اندیشیدن و اغوا کردن شیطان . (از ناظم الاطباء). در دل افکندن شیطان و نفس چیزی بی نفع و بی خیر. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).وسوسه . (منتهی الارب ). قوله تعالی : فوسوس لهما الشیطان . (قرآن 20/7) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || سخن گفتن به کلامی آهسته و تکرار کردن آن . (اقرب الموارد). || جنون پیدا کردن و بی رویه و نظام سخن گفتن . (اقرب الموارد). || آواز دادن پیرایه و نی . (از اقرب الموارد).


فرهنگ عمید

۱. (روان شناسی ) تردیدی آزاردهنده در مورد بعضی امور، به ویژه پاکیزگی.
۲. (اسم مصدر ) [مجاز] دقّت بسیار در جزئیات.
۳. دودلی، تردید.
۴. [قدیمی] اندیشۀ بد.

دانشنامه عمومی

وسواس (ابهام زدایی). وسواس ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
وسواس (فیلم ۱۹۴۳)
وسواس (فیلم ۱۹۷۶)

دانشنامه آزاد فارسی

وَسواس (obsession)
در روان پزشکی، اختلال اضطرابی. این اختلال با نیاز به بررسی مستمر اعمالی نمود می یابد که به درستی صورت گرفته اند؛ مثلاً، ممکن است شخص مبتلا احساس کند که ناچار است خود را مکرراً بشوید یا برای اطمینان از قفل بودن درها یا خاموش بودن وسایل برقی خانه بارها به خانه برگردد. این اشخاص ممکن است اشیایی را احتکار و بر دقیق چیده شدن آن ها اصرار کنند یا از افکار مزاحم و ناخوشایند در رنج باشند. در موارد شدید، به سبب اتلاف ساعات طولانی برای اعمال جبری، زندگی عادی این اشخاص مختل می شود. درمان این اختلال مستلزم درمان شناختی و درمان دارویی با مهارکننده های سروتونین، مانند پروزاک، است. تقریباً یک میلیون تن در بریتانیا و ۵میلیون تن در ایالات متحده امریکا مبتلا به این اختلال اند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] وسواس یکی از شایع ترین اختلالات رفتاری برای انسان ها است که نه تنها در جامعه ما بلکه در همه جوامع بشری به صورت آشکار و نهان وجود دارد. وسواس در واقع فکر، کلمه و یا تصویر است که به رغم اراده انسان به هشیاری او هجوم می آورد و سازمان روحی و روانی او را تحت سیطره خود قرار می دهد و اضطراب گسترده ای را در فرد برمی انگیزد.
وسواس یکی از شایع ترین اختلالات رفتاری برای انسان ها است که نه تنها در جامعه ما بلکه در همه جوامع بشری به صورت آشکار و نهان وجود دارد. نمونه های آن در بین مردان و زنان به صورت های مختلف دیده می شود ولی برخی از نمونه های آن در بین زنان یا مردان بیشتر است. وسواس در بهداشت، نظافت و شستشو یکی از شایع ترین انواع آن در زنان است.برخی اصلاً توجه ندارند که مبتلا به اختلال وسواس هستند، لذا هیچ گاه در صدد اصلاح و درمان آن بر نمی آیند، دیگران هم نمی توانند کمک چندانی به آنها نمایند، اما افرادی که باور دارند و متوجه هستند که این مشکل در آن ها وجود دارد و باید درمان شود، به راحتی می توانند از دام آن رهایی یابند. وسواس ممکن است عوامل متعددی داشته باشد اما یکی از عوامل و زمینه های آن سخت گیری های والدین در دوران کودکی است. بارها دیده شده که مادر لباس و ملافه های کودک را چندین بار می شوید یا کودک را وادار می کند تا دستهایش را چندین بار بشوید. در هر دو صورت زمینه اختلال وسواس در فرزندان به وجود می آید و در دوران نوجوانی و بزرگسالی مشکلات جدّی برای فرد ایجاد می کند. اسلام هیچ گاه به انجام رفتارهای وسواسی چه به صورت نظافت و شستشو و چه در عبادت و نماز راضی نیست و این را نوعی اختلال رفتاری می داند.
تعریف وسواس
همان گونه که در نامه خود اشاره کردید وسواس در واقع فکر، کلمه و یا تصویر است که به رغم اراده انسان به هشیاری او هجوم می آورد و سازمان روحی و روانی او را تحت سیطره خود قرار می دهد و اضطراب گسترده ای را در فرد برمی انگیزد. وسواس خود به دو قسم می شود:۱: وسواس فکری: مثل فکرهای تکرار شونده و آزاردهنده که بی اختیار به ذهن خطور می کنند، مثلاً مادری صورت خون آلود فرزندش را که تصادف کرده، می بیند.۲: وسواس عملی: در این حالت انسان بدون اراده خود عملی را چندین بار انجام می دهد، این قسم در واقع به تبع برخی از افکار وسواسی عارض می شود، یعنی انسان به خاطر این که از افکار وسواسی خود رهایی پیدا کند، بی اختیار شروع به انجام برخی از اعمال می کند. مثل شستشو های مکرّر.
زمینه های ابتلاء
روانشناسان بالینی علل مختلفی برای بروز این بیماری بیان داشته اند و به دنبال آن راه حل هایی برای درمان ارائه داده اند، برخی از این علل ها از قرار زیر است:۱: وراثتی.۲: یادگیری از دیگران مخصوصاً والدین.۳: بیماری های عضوی.
وسواس بهنجار و نابهنجار
...

[ویکی فقه] وسواس (ابهام زدایی). واژه وسواس ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • وسواس (اخلاق)، از اصطلاحات به کار رفته در علم اخلاق، به معنای خطورات بد قلب• وسواس (اصول)، از اصطلاحات به کار رفته در اصول فقه، به معنای شخص دیرباور و شکّاک• وسواس (روان شناسی)، از اصطلاحات روان شناسی، یکی از بیمار ی های روانی
...

[ویکی فقه] وسواس (اخلاق). وسوسه، از زیان بارترین امراض قلبی است
همه خیالات و افکاری که بر ذهن و قلب انسان عبور می کنند بر چهار قسم است: افکار محرک عمل خیر و خیالات خوب که «الهام» نام دارند و افکار محرک عمل شر و خیالات بد که «وسوسه» نامیده می شوند.
دو قسم وسواس، اثر شیطان بوده و دو قسم الهام، از فیض ملائکه است.
معراج السعادة، ملا احمد نراقی، ص۱۲۸.
وسواس که خاطره و خواطر (یعنی حدیث نفس یا اندیشه‏ها و خیالاتی که به دل خطور می‏کند.) شیطانی نیز نام دارد، در لغت به معنای صدایی آرام و پنهانی است.
لسان العرب، ابن منظورج۶، ص۲۵۵.
وسواس در اصطلاح، عبارت است از هرچه که باعث روگردانی دل از یاد خدای سبحان باشد؛ بنابراین، گسترده تر از معنای متعارف آن است؛ یعنی کثرت شک و یا حالتی که هنگام ارتکاب کارهای زشت و گناه بر قلب عارض می شود.
سرالاسراء فی شرح حدیث المعراج، علی سعادت پرور ج۱، ص۱۲۲.
...

[ویکی فقه] وسواس (اصول). وسواس، شخص دیرباور و شکّاک را گویند.
وسواس، مقابل قطّاع بوده و به شخصی گفته می شود که از اسباب و راه های متعارف، برای او قطع حاصل نمی شود، در حالی که نوع انسان های متعارف در این موارد، به قطع می رسند؛ به بیان دیگر، به انسان دیرباور که در هر امری از امور، اهل تشکیک است وسواس گفته می شود؛ یعنی نه تنها از راه های غیر متعارف، برای او یقین حاصل نمی شود، بلکه حتی از راه های متعارفی که انسان های معمولی از آن به قطع می رسند نیز، قطع پیدا نمی کند.
در کتاب انوار الاصول
در کتاب « انوار الاصول » آمده است:«و الوسواس و هو لا یقطع حین تحقق تلک الاسباب... اما الوسواس فاحکامه تشبه احکام القطّاع لان کل واحد منهما خارج عن حد الاعتدال، انما الفرق بینهما ان احدهما داخل فی جانب الافراط و الآخر فی جانب التفریط»

[ویکی فقه] وسواس (روان شناسی). وسواس یکی از شایع ترین اختلالات رفتاری برای انسان ها است که نه تنها در جامعه ما بلکه در همه جوامع بشری به صورت آشکار و نهان وجود دارد. وسواس در واقع فکر، کلمه و یا تصویر است که به رغم اراده انسان به هشیاری او هجوم می آورد و سازمان روحی و روانی او را تحت سیطره خود قرار می دهد و اضطراب گسترده ای را در فرد برمی انگیزد.
وسواس یکی از شایع ترین اختلالات رفتاری برای انسان ها است که نه تنها در جامعه ما بلکه در همه جوامع بشری به صورت آشکار و نهان وجود دارد. نمونه های آن در بین مردان و زنان به صورت های مختلف دیده می شود ولی برخی از نمونه های آن در بین زنان یا مردان بیشتر است. وسواس در بهداشت، نظافت و شستشو یکی از شایع ترین انواع آن در زنان است.برخی اصلاً توجه ندارند که مبتلا به اختلال وسواس هستند، لذا هیچ گاه در صدد اصلاح و درمان آن بر نمی آیند، دیگران هم نمی توانند کمک چندانی به آنها نمایند، اما افرادی که باور دارند و متوجه هستند که این مشکل در آن ها وجود دارد و باید درمان شود، به راحتی می توانند از دام آن رهایی یابند. وسواس ممکن است عوامل متعددی داشته باشد اما یکی از عوامل و زمینه های آن سخت گیری های والدین در دوران کودکی است. بارها دیده شده که مادر لباس و ملافه های کودک را چندین بار می شوید یا کودک را وادار می کند تا دستهایش را چندین بار بشوید. در هر دو صورت زمینه اختلال وسواس در فرزندان به وجود می آید و در دوران نوجوانی و بزرگسالی مشکلات جدّی برای فرد ایجاد می کند. اسلام هیچ گاه به انجام رفتارهای وسواسی چه به صورت نظافت و شستشو و چه در عبادت و نماز راضی نیست و این را نوعی اختلال رفتاری می داند.
زمانی، مصطفی، وسواس، پیدایش، رشد و علاج، پیام اسلام، ۱۳۶۹، ص۵۴-۳۶.
همان گونه که در نامه خود اشاره کردید وسواس در واقع فکر، کلمه و یا تصویر است که به رغم اراده انسان به هشیاری او هجوم می آورد و سازمان روحی و روانی او را تحت سیطره خود قرار می دهد و اضطراب گسترده ای را در فرد برمی انگیزد.
دادستان، دکتر پریرخ، روانشناسی مرضی تحوّلی، انتشارات سمت، ۱۳۸۰، ص۱۴۷.
روانشناسان بالینی علل مختلفی برای بروز این بیماری بیان داشته اند و به دنبال آن راه حل هایی برای درمان ارائه داده اند، برخی از این علل ها از قرار زیر است:۱: وراثتی.۲: یادگیری از دیگران مخصوصاً والدین.۳: بیماری های عضوی.
دادستان، دکتر پریرخ، روانشناسی مرضی تحوّلی، انتشارات سمت، ۱۳۸۰، ص۱۵۸-۱۵۷ (اقتباس).
...

پیشنهاد کاربران

obsessive - compulsive disorder

شک و تردید

شک و تردید فراوان؛ تردید بیش از حد در انجام کاری

زادودل=وسواس

زادکرد= وسواس

گونه ای مغز است،
مغز زادودل= مغز وسواسی


کلمات دیگر: