مترادف نامه نگار : دبیر، کاتب، مترسل، منشی، نامه نویس
نامه نگار
مترادف نامه نگار : دبیر، کاتب، مترسل، منشی، نامه نویس
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
(صفت ) ۱ - آنکه نامه نویسدنامه نویس . ۲ - روزنامه نگارنویسنده روزنامه .
لغت نامه دهخدا
نامه نگار. [ م َ / م ِ ن ِ ] ( نف مرکب ) نامه نویس. نگارنده نامه. رجوع به نامه نویس شود. || روزنامه نگار. مدیر یا نویسنده جریده.
فرهنگ عمید
۱. نامه نویس، کسی که نامه می نویسد.
۲. روزنامه نویس.
۲. روزنامه نویس.
کلمات دیگر: