مترادف نادرویش : ناصوفی، نالوطی
نادرویش
مترادف نادرویش : ناصوفی، نالوطی
مترادف و متضاد
۱. ناصوفی
۲. نالوطی
فرهنگ معین
(دَ ) (ص . ) (عا. ) ناجوانمرد، نارفیق .
لغت نامه دهخدا
نادرویش. [ دَرْ ] ( ص مرکب ) آن که درویش نباشد. ( ناظم الاطباء ). || آن که زهد و درویشی را به خود نسبت دهد ولی قلباً درویش نباشد. زاهد دروغی. ( ناظم الاطباء ) :
اعتقادی بنما و بگذر بهر خدا
تا ندانی که در این خرقه چه نادرویشم.
اعتقادی بنما و بگذر بهر خدا
تا ندانی که در این خرقه چه نادرویشم.
حافظ.
|| نارفیق.فرهنگ عمید
۱. آن که درویش نباشد.
۲. کسی که درویش باشد اما خلاف اصول درویشی عمل کند.
۳. آن که با رفیقان و دوستان خود برخلاف مرّوت و انصاف رفتار کند.
۲. کسی که درویش باشد اما خلاف اصول درویشی عمل کند.
۳. آن که با رفیقان و دوستان خود برخلاف مرّوت و انصاف رفتار کند.
کلمات دیگر: