کلمه جو
صفحه اصلی

پرخوراک

فرهنگ فارسی

( صفت ) پر خور پر خوار مقابل کم خوراک .

لغت نامه دهخدا

پرخوراک. [ پ ُ خوَرْ / خُرْ را ] ( ص مرکب ) پرخوار. مقابل کم خوراک. و رجوع به پرخوار و پرخور شود.

فرهنگ عمید

پرخور.


کلمات دیگر: