کلمه جو
صفحه اصلی

هم پیشه


مترادف هم پیشه : هم حرفه، هم شغل، هم قطار، همکار

فارسی به انگلیسی

fellow-workman, colleague, fellow - tradesman

fellow - workman, fellow - tradesman


colleague


مترادف و متضاد

هم‌حرفه، هم‌شغل، هم‌قطار، همکار


فرهنگ فارسی

( صفت ) کسی که با دیگری دریک شغل شرکت داشته باشد هم شغل همکار.

لغت نامه دهخدا

هم پیشه. [ هََ ش َ / ش ِ ] ( ص مرکب ) هم کسب و هم هنر. ( آنندراج ). همکار. حریف. ( یادداشت مؤلف ) :
بپرسیدش از دوستان کهن
که باشند هم پیشه و هم سخن.
فردوسی.
پروردگار دینی ، آموزگار فضلی
هم پیشه وفایی هم ریشه سخایی.
فرخی.
تو همشهری او را و هم پیشه ای
هم اندر سخن چابک اندیشه ای.
نظامی.
بود هم پیشه را هم پیشه دشمن.
نظامی.
گرگ در دشت و شیر در بیشه
همه هم حرفتند و هم پیشه.
اوحدی.

فرهنگ عمید

کسی که با دیگری دارای یک شغل و پیشه باشد، هم شغل، همکار.

پیشنهاد کاربران

هم رسته


کلمات دیگر: