( صفت ) ۱ - آزموده نشده تجربه ناشده . ۲ - غیرمجرب بی اثر. ۳ - ناشی نا آزموده مقابل مجرب .
لغت نامه دهخدا
نامجرب. [ م ُ ج َرْ رَ ] ( ص مرکب ) تجربه ناشده. آزموده ناشده. || بی اثر. غیرمجرب. مقابل مجرب. -دعای نامجرب ؛ دعای بی تأثیر و بی خاصیت. || ناآزموده. نکرده کار. ناشی. غمر. بی تجربه.