کلمه جو
صفحه اصلی

واضع


مترادف واضع : بانی، پایه گذار، شارع، موسس، موجد

برابر پارسی : نهنده، نو اندیش

فارسی به انگلیسی

founder, enacter

مترادف و متضاد

بانی، پایه‌گذار، شارع، موسس، موجد


فرهنگ فارسی

وضع کننده، گذارنده، نهنده، قراردهنده، مقرر
(اسم ) ۱ - وضع کننده مقرر دارنده : (( عجم در کل ابواب آن ( بحور ) تابع اند نه واضع . ) ) ۲ - سازنده موجد . ۳ - آفریننده خالق : (( اختر سعدی و عالم ز فروغ تو منبر واضع عقلی و گیتی ز نظیر تو عقیم . ) ) ( مجالس سعدی ) ۴ - آنکه در میان مردم قوانین و احکام پدید آرد شارع جمع : واضعین . یا واضع چهار ( چار ) کتاب . حق تعالی که صحف را بر ابراهیم تورات را بر موسی انجیل را بر عیسی و قر آن را بر محمد صلی ا... علیه و آله نازل ساخته ( بعضی بجای صحف زبور داود را نام برند ) .
روستائی در یمن مخلافی است در یمن .

فرهنگ معین

(ض ) [ ع . ] (اِفا. ) وضع کننده .

لغت نامه دهخدا

واضع. [ ض ِ ] (اِخ ) روستائی در یمن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مخلافی است در یمن . (معجم البلدان ).


واضع. [ ض ِ ] ( ع ص ) نهنده چیزی در جائی. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || سازنده. ( ناظم الاطباء ). بناکننده. || آفریننده. پیداکننده. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) :
اختر سعدی و عالم ز فروغ تو منیر
واضع عقلی و گیتی ز نظیر تو عقیم.
سعدی ( مجالس ).
|| شارع و آنکه در میان مردمان وضع قانون می نهد. ( ناظم الاطباء ). || شتر گیاه ترش چرنده. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج )( ناظم الاطباء ). || زن بی خِمار. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || زن آبستن شونده در آخر طُهر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || زن زاینده. || حدیث دروغ سازنده. ( اقرب الموارد ).

واضع. [ ض ِ ] ( اِخ ) روستائی در یمن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). مخلافی است در یمن. ( معجم البلدان ).

واضع. [ ض ِ ] (ع ص ) نهنده ٔ چیزی در جائی . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || سازنده . (ناظم الاطباء). بناکننده . || آفریننده . پیداکننده . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) :
اختر سعدی و عالم ز فروغ تو منیر
واضع عقلی و گیتی ز نظیر تو عقیم .

سعدی (مجالس ).


|| شارع و آنکه در میان مردمان وضع قانون می نهد. (ناظم الاطباء). || شتر گیاه ترش چرنده . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج )(ناظم الاطباء). || زن بی خِمار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || زن آبستن شونده در آخر طُهر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || زن زاینده . || حدیث دروغ سازنده . (اقرب الموارد).

فرهنگ عمید

۱. ایجادکننده.
۲. وضع کننده، مُدوِّن.
۳. = نویسنده


کلمات دیگر: