کلمه جو
صفحه اصلی

نان پز


مترادف نان پز : خباز، شاطر، نانوا

فارسی به انگلیسی

baker


مترادف و متضاد

خباز، شاطر، نانوا


فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه نان پزدخبازنانوا.یاچوب نان پز.چوبی که بوسیله آن خمیرنان را پهن کنند.

لغت نامه دهخدا

نان پز. [ پ َ ] ( نف مرکب ) خباز. ( منتهی الارب ) ( دهار ). طالم. طاهی. ( منتهی الارب ). نانوا. ( ناظم الاطباء ). آنکه نان می پزد : نقل است که در پیش مریدی حکایت می کرد که در بصره نان پزی هست که درجه ولایت دارد، مرید برخاست و به بصره رفت آن نان پز را دید خریطه در محاسن کرده چنانکه عادت نانوایان باشد. ( تذکرة الاولیاء ). || چوب نان پز؛ چوبی که بدان خمیر نان را پهن کنند. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

= نانوا

نانوا#NAME?



کلمات دیگر: