مترادف وافوری : افیونی، تریاکی، عملی، معتاد، وافورکش
وافوری
مترادف وافوری : افیونی، تریاکی، عملی، معتاد، وافورکش
فارسی به انگلیسی
addicted to smoking opium, [n.] opium - smoker
مترادف و متضاد
افیونی، تریاکی، عملی، معتاد، وافورکش
فرهنگ فارسی
(صفت ) کسی که بکشیدن تریاک معتاد است تریاکی افیونی .
فرهنگ معین
(ص نسب . ) تریاکی ، معتاد.
لغت نامه دهخدا
وافوری. ( ص نسبی ) کسی که وافور کشد. وافورکشنده. بافوری. تریاکی.
فرهنگ عمید
کسی که عادت به کشیدن تریاک دارد.
کلمات دیگر: