مترادف متجاهر : آشکارساز، آشکارگر، جهری، شناخته شده، معروف
متجاهر
مترادف متجاهر : آشکارساز، آشکارگر، جهری، شناخته شده، معروف
فارسی به انگلیسی
notorious for
مترادف و متضاد
آشکارساز، آشکارگر، جهری، شناختهشده، معروف
فرهنگ فارسی
کسی که عمداکاروعمل خودرا آشکارسازد
( اسم ) کسی که عمل خویش را بقصد آشکار سازد : متجاهر بفسق جمع : متجاهرین .
( اسم ) کسی که عمل خویش را بقصد آشکار سازد : متجاهر بفسق جمع : متجاهرین .
فرهنگ معین
(مُ تَ هِ ) [ ع . ] (اِفا. ) آن که آشکارا فسق کند.
لغت نامه دهخدا
متجاهر. [ م ُ ت َ هَِ ] ( ع ص ) کسی که آشکارا و بی پرده و حجاب کار می کند. ( ناظم الاطباء ) ( از ذیل اقرب الموارد ). کسی که عمل خویش را به قصد آشکارا سازد. ( فرهنگ فارسی معین ).
- متجاهر به فسق ؛ آن که علانیه و آشکارا فسق می کند. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تجاهر شود.
- متجاهر به فسق ؛ آن که علانیه و آشکارا فسق می کند. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تجاهر شود.
فرهنگ عمید
کسی که عمداً کار و عمل خود را آشکار سازد.
پیشنهاد کاربران
فسق و فجور علنی واشکار
آنکه آشکارا فسق می کند
کسی که کار زشت و خلاف عرفی ر ا عمدا و بصورت علنی انجام دهد
مثلا در خصوص معتادین گاهی اوقات اصطلاح معتاد متجاهر به کار میرود. یعنی معتادی که اشکارا و به صورت علنی در حضور همگان اقدام به مصرف و استعمال مواد مخدر میکند
باز یه واژه خنده دار و اضافی عربی ، مثلن معتاد متجاهر ، فرد یا معتاده یا نیست و واژه متجاهر اضافی و بیخوده
کلمات دیگر: