<hr> <b>مترادف ناداری</b> : افلاس، بی نوایی، تنگدستی، تهی دستی، عسرت، فقر، نداری <br> <hr> <b>متضاد ناداری</b> : غنا <br>

مترادف ناداری : افلاس، بی نوایی، تنگدستی، تهی دستی، عسرت، فقر، نداری متضاد ناداری : غنا

<p>افلاس، بینوایی، تنگدستی، تهیدستی، عسرت، فقر، نداری ≠ غنا</p>

افلاس، بینوایی، تنگدستی، تهیدستی، عسرت، فقر، نداری ≠ غنا

مترادف و متضاد

<div class="boxBd">ناداری. ( حامص مرکب ) افلاس. فقر. تنگدستی. پریشان حالی. بی بضاعتی. تهیدستی. گدائی. ( ناظم الاطباء ). بی چیزی. نیاز. نیازمندی. محتاجی. صفت نادار.</div>

ناداری. ( حامص مرکب ) افلاس. فقر. تنگدستی. پریشان حالی. بی بضاعتی. تهیدستی. گدائی. ( ناظم الاطباء ). بی چیزی. نیاز. نیازمندی. محتاجی. صفت نادار.

لغت نامه دهخدا

<div class="boxBd">۱ - تهیدستی فقر. ۲ - پریشان حالی بی نوایی .</div>

ناداری

مترادف و متضاد

فرهنگ فارسی

لغت نامه دهخدا

فرهنگ عمید