مترادف هوس باز : بوالهوس، حشری، شهوت پرست، عیاش، هوس پیشه، هوسران، هوی پرست
هوس باز
مترادف هوس باز : بوالهوس، حشری، شهوت پرست، عیاش، هوس پیشه، هوسران، هوی پرست
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
ضوء
نزوی
نزوی
ضوء
مترادف و متضاد
خفیف، خل، چابک، باز، تابان، روشن، ضعیف، بی عفت، زود گذر، هوس باز، سبک، هوس امیز، اسان، اندک، سهل، سهل الهضم، کم، اهسته، سبک وزن، بی غم و غصه، وارسته، کم قیمت
خیالی، واهی، دمدمی، هوس باز، ذوقی، هوس امیز
هوس باز، دمدمی مزاج، بوالهوس، لوس
هوس باز، سفیه، بازیگوش، دارای عدم تعادل فکری، جادو شده
فرهنگ فارسی
کسی که هردم هوسی بکند
فرهنگ معین
( ~. ) [ ع - فا. ] (ص فا. ) شهوت پرست .
لغت نامه دهخدا
هوس باز. [ هََ وَ ] ( نف مرکب ) آنکه در پی هوس رود. هواپرست. ( آنندراج ). که هوس باختن خواهد : هرزه گردی بی نماز، هواپرست هوس باز.( گلستان ). ضغرس ؛ مرد آزمند هوس باز. ( منتهی الارب ).
پیشنهاد کاربران
بل هوس
معنی اولش: کسی که مدام هوس بکنه و معنی دومش: شهوت پرست
بدشلوار ؛ شهوت ران. شهوت پرست. زنباره. ( یادداشت مؤلف ) .
کلمات دیگر: