کلمه جو
صفحه اصلی

ناصیه


مترادف ناصیه : پیشانی، جبهه، جبین، ناصیت، چهره، رخ، رخسار، رو، وجنه

برابر پارسی : پیشانی

فارسی به انگلیسی

brow, face, forehead, mien, appearance, [fig.] mien

forehead


[fig.] mien, appearance


brow, face, forehead


مترادف و متضاد

پیشانی، جبهه، جبین، ناصیت


چهره، رخ، رخسار، رو، وجنه


۱. پیشانی، جبهه، جبین، ناصیت
۲. چهره، رخ، رخسار، رو، وجنه


فرهنگ فارسی

پیشانی، موی پیش سر، نواصی جمع
( اسم ) ۱ - موی پیشانی موی جلو سر : آرد سوی چرخشتشان وانگه بدرد پشتشان در فرقشان و پشتشان اندر فشاند ناصیه . ( منوچهری .د.چا.۲ ) ۹۲:۲ - پیشانی ۲ - چهره روی :[ متاثر و متفکر شد و اثر غضب در ناصیه مبارک او ظاهرگشت ]

فرهنگ معین

(یَ یا یِ ) [ ع . ناصیة ] (اِ. ) ۱ - پیشانی . ۲ - موی پیش سر. ج . نواصی .

لغت نامه دهخدا

ناصیة. [ ی َ ] (ع اِ) موی پیشانی . (غیاث اللغات ) (ترجمان علامه جرجانی ) (مهذب الاسماء) (معجم متن اللغة) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). موی بلند حصه ٔ مقدم سر. (فرهنگ نظام ). ناصاة. (مهذب الاسماء) . قصاص الشعر فی مقدم الرأس . (معجم متن اللغة).موی پیش سر که بشک نیز گویند. (ناظم الاطباء). قصاص شعر از پیش روی . طره ٔ جبین . موی جلو سر :
ناصیه ٔ حورعین پرچم شبرنگ تست
شهپر روح الامین پر سهام تو باد.

خاقانی .


ج ، نواصی . || پیشانی . (فرهنگ نظام ) . پیشانی . چکاک . (ناظم الاطباء). در کتب فارسی به معنی پیشانی مستعمل است . (غیاث اللغات ). مقدم الرأس . (المنجد). فارسیان به معنی پیشانی استعمال نمایند و این مجازست . (آنندراج ). || روی . چهره . سیما. (ناظم الاطباء) :
ایام خط فتنه به فرق جهان کشید
لن تفلحوا به ناصیه ٔ او نشان کشید.

خاقانی .


متأثر و متفکر شد واثر غضب در ناصیه ٔ مبارک او ظاهر گشت . (سندبادنامه ص 76). هم از عهد خردی آثار بزرگی در ناصیه ٔ او هویدا. (گلستان سعدی ). || اذل اﷲ ناصیته ؛ ای عزه و شرفه . (معجم متن اللغة). اذل فلان ناصیة فلان ؛ اهانه و حط من شرفه و قدره . (المنجد). || وضع. حالت . (ناظم الاطباء). || (ص ) ابل ناصیة؛شتران بلندبرآمده در چراگاه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ارتفعت فی المرعی . (معجم متن اللغة).

فرهنگ عمید

۱. (زیست شناسی ) پیشانی.
۲. [قدیمی، مجاز] موی پیش سر.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی نَاصِیَةٍ: موی جلوی پیشانی
معنی نَاصِیَتِهَا: موی جلوی پیشانی آن (درعبارت "مَّا مِن دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ ءَاخِذٌ بِنَاصِیَتِهَا" گرفتن ناصیه موی جلوی سر کنایه است از کمال تسلط و نهایت قدرت بر آن )
ریشه کلمه:
نصو (۴ بار)
نصی (۴ بار)

«نَاصِیَه» در اصل به معنای موی پیش سر (زلف) می باشد، و از مادّه «نَصَا» (بر وزن نَصَرَ) به معنای اتصال و پیوستگی آمده است، و «اخذ به ناصیه» (گرفتن موی پیش سر) کنایه از تسلط و قهر و غلبه بر چیزی است، و این که در جمله بالا خداوند می فرماید: هیچ جنبنده ای نیست مگر این که ما ناصیه او را می گیریم، اشاره به قدرت قاهره او بر همه چیز است، به گونه ای که، هیچ موجودی در برابر اراده او هیچ گونه تاب مقاومت ندارد; زیرا معمولاً هنگامی که موی پیش سر انسان یا حیوانی را محکم بگیرند، قدرت مقاومت از او سلب می شود.
و گرفتن «ناصیه» در جایی گفته می شود، که بخواهند کسی را با ذلت و خواری به سوی کاری برند; زیرا هنگامی که موی پیش سر کسی را می گیرند، قدرت هر گونه حرکت از او سلب می شود، و چاره ای جز تسلیم ندارد.
البته، کلمه «نَاصِیَه» هم در مورد افراد، و هم اشیاء نفیس، به کار می رود، همان گونه که در فارسی تعبیر به «پیشانی جمعیت» یا «پیشانی ساختمان» می کنیم. تعبیر به «نَاصِیَة کَاذِبَة خاطِئَة» اشاره به شخصی است که صاحب این «ناصیه» است که هم دروغگو بود و هم خطا کار، همچون «ابوجهل».

جدول کلمات

پیشانی, موی پیش سر

پیشنهاد کاربران

به معنی جای مهر جای سجده بر پیشانیست. داغ نه ناصیه داران. . . نشانه گذار ِ پینه ی پیشانی سجده کنندگان پاک

نیز به معنی خط پیشانی هم می تواند باشد. ( درمخزن الاسرارنظامی گنجوی ) . . داغ نه ناصیه داران ِ پاک. . .
نیز به دیدگاه بلاغت این واژه در ( داغ نه ناصیه داران پاک ) استعاره ی مصرحه ی مرشحه! است از نشانه های عبادت .

موی پیشانی

علق:15
__________
�ناصیه�، ظاهراً پیشانی است، به تعبیر قرآن، پیشانی همة جنبندگان به دست خداست [هود 56 ( 11:56 ) ]. به نظر می رسد ناصیه اشاره ای مجازی به مغز موجودات باشد که نقش فرماندهی دارد. اتفاقاً بخش شخصیت و تصمیم گیری های انسان در �کورتکس�، پشت پیشانی می باشد! در آناتومی مغز پستانداران، قشر پیش پیشانی قسمتی از قشر مغز است که قسمت جلویی لوب پیشانی را در بر می گیرد.
این قسمت از مغز در فرایندهایی مثل برنامه ریزی رفتارهای شناختی پیچیده، بیان شخصیت، تصمیم گیری و تعدیل رفتار اجتماعی نقش دارد. در واقع فعالیت اصلی این قسمت از مغز، تنظیم اعمال و افکار بر اساس اهداف درونی است. بنابراین �اخذ بالناصیه� [مؤاخذه و تنبیه و کیفر آدمی، به خاطر ناصیه= پیشانی] که در آیه فوق و آیه 41 سوره رحمن ( 55:41 ) آمده است، باید اشاره ای به خطاهای عمدی و معایب شخصیتی آدمی باشد [والله اعلم]. برحسب آیة 41 سوره الرحمن ( 55:41 ) ؛ مجرمان در قیامت با پیشانی [تصمیمات اندیشیده شده] و گام هایشان [اقدامات عملی] مورد مؤاخذه قرار می گیرند [یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیمَاهُمْ فَیُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِی وَالْأَقْدَامِ].

طره

پنجه


کلمات دیگر: