کلمه جو
صفحه اصلی

ناسیونالیسم


مترادف ناسیونالیسم : ملت خواهی، ملت گرایی، ملیت گرایی

مترادف و متضاد

ملتخواهی، ملتگرایی، ملیتگرایی


فرهنگ فارسی

ملت خواهی، ملیت خواهی، تعصب ملی
( اسم ) ۱ - ملت پرستی ملت خواهی . ۲ - اعتقاد برجحان ملت خویش بر ملل دیگر.

فرهنگ معین

[ فر. ] (اِ. ) تعصب ملی ، احساسات ملی .

فرهنگ عمید

دلبستگی شدید کسی یا گروهی به نژاد، فرهنگ، زبان، و همه مظاهر ملیت و قومیت خودی، ملی گرایی.

دانشنامه آزاد فارسی

ناسیونالیسم (nationalism)
(یا: ملی گرایی) در علم سیاست، جنبشی است که هدف آن اتحاد یک ملت، ایجاد یک کشور یا رهایی آن از زیر سلطۀ نیروهای بیگانه یا قدرت های توسعه طلب است. جنبش های ناسیونالیستی در قرن ۱۹ به عاملی نیرومند در صحنۀ سیاست اروپا مبدّل شدند؛ از ۱۹۰۰ نیز ناسیونالیسم نیرویی توانمند در آسیا و افریقا شد و در اواخر دهۀ ۱۹۸۰ـ۱۹۹۰ در اروپای شرقی حیاتی تازه گرفت. در قرن ۱۹ در اروپا، تحت تأثیر انقلاب فرانسه، جنبش هایی ظهور کرد که خواهان وحدت ملی در آلمان و ایتالیا و استقلال ملی در ایرلند، بلژیک، مجارستان، بوهم، لهستان، فنلاند، و کشورهای بالکان بودند. توجه و علاقه به زبان، تاریخ، سنن و فرهنگ ملی همراه این جنبش ها احیاء گردید و بیشتر جنبش های سیاسی را تحت تأثیر قرار داد. به لحاظ سیاسی، ناسیونالیسم را می توان همچون ایدئولوژی ای برشمرد که بر برتری یک ملت و مردم آن در مقایسه با ملل و مردمان دیگر تأکید دارد. ناسیونالیسم افراطی می تواند منجر به ایجاد حکومت ها و نظام های سیاسی خطرناک (مانند آلمان نازی در دهۀ ۱۹۳۰ـ۱۹۴۰) شود. ناسیونالیسم را نباید با راسیسم یا نژادپرستی در آمیخت، زیرا یک ملت می تواند نژاد ها و اقوام بسیاری را دربر گیرد. ناسیونالیسم پیامد گریز ناپذیر رشد دولت ملی از درون فئودالیسم و تغییر و تکامل برداشت قرون وسطایی از حاکمیت توسط کسانی مانند ماکیاولی، هابز، لاک و روسو بوده است. هیچ یک از عوامل زبان، مذهب، سنت و منافع اقتصادی نمی تواند تنها عامل یا حتی عامل مسلط در رشد ناسیونالیسم باشد. وحدت زبانی، عامل نیرومند به شمار می آید، ولی عامل تعیین کننده نیست. زبان مشترک مانع از جدایی کوچ نشین های امریکا از بریتانیا نشد. وحدت مذهبی یحتمل در شکل گیری هویت میان پروتستان ها و کاتولیک ها جلوی وحدت ملی در آلمان را نگرفت. ملاحظات نامعقول و بی اساس اغلب موجب گشته است تا وحدت منافع اقتصادی نادیده گرفته شود. یحتمل، در میان عوامل مؤثر در ناسیونالیسم، رایج ترین عامل و عامل مسلط همانا وحدت تاریخ، سنت و فرهنگ است که تعریف آن با اصطلاحات معمولی دشوار است، اما روی هم رفته عاملی بسیار مؤثر و نیرومند می باشد. البته بی گمان میهن پرستی می تواند مهم ترین عامل مورد توجه اندیشمندان سیاسی باشد. در اواخر قرن ۱۸ و اوایل قرن ۱۹ ناسیونالیسم نیرویی انقلابی بود که به شکل احساس و ادراک ستمدیدگی در میان بسیاری از مردمان فاقد آزادی سیاسی نمود یافت و ظرف یک قرن، «روح ملیت» منجر به ایجاد کشورهای مستقل یونان، بلژیک، صربستان، نروژ، ایتالیا، و آلمان شد. ناسیونالیسم به نیرویی قدرتمند و پرسر و صدا در سراسر جهان مبدّل گردید.
پس از ۱۹۴۵. پس از جنگ جهانی دوم، یکی از مشغله های عمدۀ دولت ها در کشورهای نوبنیاد در مستعمرات پیشین، برانگیختن گونه ای حس ناسیونالیستی در میان مردم بوده است. در سال های اخیر کشورهای پیشرفته اروپایی شاهد ظهور جنبش های ناسیونالیستی کوچکی در درون مرزهای خود بوده اند. جنبش باسک در اسپانیا، خشونت آمیزترین جنبش در میان این جنبش ها است. در فرانسه نیز یک جنبش جدایی خواه باسک وجود دارد. فرانسه همچنین شاهد جنبش های جدایی خواه کوچکی در برتانی، کورس و آلزاس بوده است. در کانادا هم فرانسوی زبان ها برای کبک آزاد مبارزه می کنند.

ناسیونالیسم (موسیقی). ناسیونالیسم (موسیقی)(nationalism (music))
(یا: ملی گرایی) در موسیقی، بهره گیری آهنگ سازان قرن ۱۹ از زبان های محلی که برای مخاطب ناآشنا با اصول کلاسیک قابل شناسایی است. ناسیونالیسم در اوایل قرن ۲۰ به سبب مقاصد تبلیغاتی در دوران های جنگ و تنش سیاسی، از تشویق و پشتیبانی دولت ها برخوردار بود. ازجمله آهنگ سازان ناسیونالیسم عبارت اند از: بدرژیچ اسمتانا، ژان سیبلیوس، ادوارد گریگ، آنتونین دوورژاک، کارل نیلسن، زولتان کودای، آرون کوپلند، ادوارد الگار، و دمیتری شوستاکوویچ، استیون فاستر.

جدول کلمات

ملی گرایی, ملت خواهی

پیشنهاد کاربران

قوم گرایانه، افراط در تعصبات ملی

ناسیونالیسم NATIONALISM :[اصطلاح جامعه شناسی] مجموعه ای از اعتقادات و نمادها که دلبستگی به اجتماع ملی معینی را بیان می کنند.
منبع https://rasekhoon. net


ناسیونالیسم تجلی اراده ملت به نگهداری حقوق و هویت خود و پایداری در برابر دست اندازیهای دیگران و دفاع از مصالح ملی است.

الافراط فی محبة الذات بلا دلیل.
افراطی ودوست داشتن خود بیش از حد بدون دلیل

ملی گرایی افراطی ( معمولا بدون داشتن علم نسبت به تاریخ و هویت ملی )

نژاد پرستی

قوم گرایی

شیفته ملیت خود

احترام به ملت خود، نوعی غیرت وتعصب دربرابرعکس العمل های بدی که دشمنان نشان میدهند.

احترام به ملت و ملیت. زبان. نژاد. تعصب به نژاد

تعصب یک ملت به خود

تعصبات ملی در برابر دیگر ملل

مقبولیت بی قیدوشرط افرادبه یک نژادوملت خاص بدون درنظرگرفتن تمامی جنبه هایابه عبارت دیگر= نژادپرستی وخودستایی.

ملی گرایی ، وتعلق و حس ارق داشتن به میهن و ارجعیت دادن منافع کشور حتی به منافع خویش

میهن پرستی افراطی

ناسیونالیسم : گنجاندن آوازهای عامیانه ، رقص ها ، افسانه ها و عناصر فرهنگ بومی آهنگساز در اثر موسیقی ، ویژگی گروهی از آثار دوره رمانتیک. ( اصطلاح موسیقی )
https://negare. ir


نژاد پرستی - دلبستگی به ملت

دلسوزی رهبران نسبت به اجتماع و همبستگی اجتماعی بر مبنای اعتماد . .

تعصب به وطن و سرزمین و ملیت

میهن پرستی

ملی گرایی . نژاد پرستی افراطی


کلمات دیگر: