کلمه جو
صفحه اصلی

وقایع


مترادف وقایع : اتفاقات، حوادث، سوانح، عوارض

برابر پارسی : سرگذشتها، رویدادها، رخدادها

فارسی به انگلیسی

events, incidents, proceedings, minutes, actions, proceeding

events, incidents, proceeding


actions


مترادف و متضاد

اتفاقات، حوادث، سوانح، عوارض


فرهنگ فارسی

حوادث و آسیب هاوسرگذشت هاوصدمات
(اسم ) جمع وقیعه ( وقیعه ) . ۱- آسیب جنگ . ۲- جنگ پیکار. ۳- سرگذشتها اتفاقات : (( بر کیارق ... بروزگار او حوادث و وقایع بسیار افتاد . ) ) یا وقایع عرب . روزهای جنگ تازیان و داستانهای آنها. توضیح در تداول ایرانیان وقایع جمع ((واقعه ) ) گرفته میشود .

(اسم ) جمع وقیعه ( وقیعه ) . ۱- آسیب جنگ . ۲- جنگ پیکار. ۳- سرگذشتها اتفاقات : (( بر کیارق ... بروزگار او حوادث و وقایع بسیار افتاد . ) ) یا وقایع عرب . روزهای جنگ تازیان و داستانهای آنها. توضیح در تداول ایرانیان وقایع جمع ((واقعه ) ) گرفته میشود .

فرهنگ معین

(وَ ی ) [ ع . وقائع ] (اِ. ) جِ وقیعه ، حوادث ، سرگذشت ها.

لغت نامه دهخدا

وقایع. [ وَ ی ِ ] ( ع اِ ) ج ِ وقیعة. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
- وقایع العرب ؛ ایام حروب و اخبار ایشان. ( از منتهی الارب ). روزهای جنگ تازیان و داستانهای تازیان. ( ناظم الاطباء ). اخبار کارزارها. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ).
|| در تداول ، سرگذشت ها. اتفاقات. رویدادها وحوادث و احوال. ( آنندراج ). در تداول فارسی وقایع جمع واقعه گرفته میشود. ( فرهنگ فارسی معین ).

وقائع. [ وَ ءِ ] ( ع اِ ) وقایع. رجوع به وقایع شود.

فرهنگ عمید

۱. = واقعه
۲. (تصوف ) حالات روحی که بر سالک عارض می شود.

دانشنامه عمومی

وقایع نام یکی از مطبوعات استان فارس در دوران پهلوی اول است.
سیروس رومی، فهرست مطبوعات فارس از آغاز تا امروز، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس،۱۳۸۵
این روزنامه از سال ۱۳۰۴ خورشیدی به وسیله علی شیرازی مشهور به مترجم السلطنه، در شیراز به چاپ رسیده است.

فرهنگ فارسی ساره

رویدادها


پیشنهاد کاربران

اتفاقات. وقایع


کلمات دیگر: