کلمه جو
صفحه اصلی

هرجایی


مترادف هرجایی : بی عصمت، جلب، روسپی، فاحشه، قحبه، لکاته، معروفه، نامستور

فارسی به انگلیسی

gadabout, vagrant, loose

gadabout, loose


مترادف و متضاد

بی‌عصمت، جلب، روسپی، فاحشه، قحبه، لکاته، معروفه، نامستور


فرهنگ فارسی

آواره، دوره گرد، هرزه گرد
(صفت ) منسوب به ((هرجا ) ) (همه جا )۱- آنکه دریک جاقرارنگیرد آواره سرگردان . ۲- آنکه هرزمان بجایی یاکسی دل بندد: (( طبع تو سیر آمد ازمن جای دیگردل نهاد من کراجویم که چون توطبع هرجاییم نیست ) ) ( سعدی ) ۳- آنکه یا آنچه بریک حال نماند وهردم بچیزی میل کند: (( بیا تارند هر جایی بباشیم سرغوغای رسوای بباشیم . ) (عطار ) یادل هرجایی . دلی که هرچندگاهبیکی عشق دارد : ((عیب دل کردم که وحشی وضع وهرجایی مباش گفت چشم شیرگیروغنج آن آهوببین . ) ) (حافظ ) ۳- زن بدکاره روسبی .

هرجایی

فرهنگ معین

(هَ ) (ص نسب . ) ۱ - آواره ، دوره گرد. ۲ - زن بدکاره ، روسپی .

لغت نامه دهخدا

هرجایی. [ هََ ] ( ص نسبی ) چیزی که بر یک جا قرار نگیرد. ( آنندراج ). || هر چه بر یک حال نماند: دل هرجایی. طبع هرجایی. ( یادداشت به خط مؤلف ). هر کس یا هر چیزی که تلون حال دارد و هر دم به سویی روی آورد :
بیا تا رند هرجایی بباشیم
سر غوغای رسوایی بباشیم.
عطار.
طبع تو سیر آمد از من جای دیگر دل نهاد
من کرا جویم که چون تو طبع هرجاییم نیست.
سعدی.
عیب دل کردم که وحشی وضع و هرجایی مباش
گفت چشم شیرگیر و غنج آن آهو ببین.
حافظ.
یارب به که شاید گفت این نکته که در عالم
رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی.
حافظ.
دلامباش چنین هرزه گرد و هرجایی
که هیچ کار ز پیشت بدین هنر نرود.
حافظ.
|| روسپی. بدکاره. فاحشه. زن هرجایی که با هرکس بیاید. رجوع به ذیل لغت «هر» و نیز رجوع به هرجائی شود.

هرجائی. [ هََ ] ( ص نسبی ) هرجایی. رجوع به هرجایی شود.

فرهنگ عمید

۱. آواره، دوره گرد.
۲. هرزه گرد: طبع تو سیر آمد از من جای دیگر دل نهاد / من که را جویم که چون تو طبع هرجاییم نیست (سعدی۲: ۳۶۹ ).

دانشنامه عمومی

هرجایی فیلمی به کارگردانی مهدی ژورک و نویسندگی سیروس الوند محصول سال ۱۳۵۳ است.
مرجان
منوچهر وثوق
مرتضی عقیلی
احمد معینی
زهره
منیژه
تورج پژوهان
رضوی
اسکندر حسن پور
دسترنج
شهرام ثمینی پور
رضا ذوالفقاری
جهانگیر فروهر
روز عروسی ترانه (زهره) و سعید، پرویز (پژوهان)، دوست سابق ترانه، با او تماس می گیرد و در ازای بازپس دادن عکس های یادگاری و نامه های او بیست هزارتومان طلب می کند..

پیشنهاد کاربران

زاورا ، خانه بدوش

این اسم یک سریال ترکی هم هست ولی قضیه اش اصلا ربطی به هرزه گری این ها ندارد. پس چرا این اسم را گذاشتند؟


کلمات دیگر: