برابر پارسی : هنگامیکه
وقتی که
برابر پارسی : هنگامیکه
فارسی به انگلیسی
when
when, the time when
as, when, once
فارسی به عربی
حتی
متی
متی
حتي
مترادف و متضاد
چون، وقتی که، کی، موقعی که، در موقع، چه وقت
تا اینکه، وقتی که
فرهنگ فارسی ساره
هنگامیکه
پیشنهاد کاربران
بدان هنگام که . . . . . . . . . . .
بدانگه ( به آن گه ) ؛ آن زمان. آن وقت. ( یادداشت مؤلف ) :
نداند دل آمرغ پیوند دوست
بدانگه که با دوست کارش نکوست.
بوشکور.
نداند دل آمرغ پیوند دوست
بدانگه که با دوست کارش نکوست.
بوشکور.
کلمات دیگر: