closefisted, penny pincher, stingy, tight, tightfisted, tightwad, close - fisted
مترادف و متضاد
بخیل، خسیس، ممسک، نخور ≠ جواد، کریم
فرهنگ فارسی
( صفت ) آنکه بهیچوجه نفعی بدیگران نرساند ممسک
فرهنگ معین
( ~ . خُ ) (ص مر. ) (عا. )خسیس .
لغت نامه دهخدا
ناخن خشک. [ خ ُ خ ُ ] ( ص مرکب ) در تداول ، کسی که کوچکترین نفعی برای دیگران بجای نماند. که هیچ خیر از وی به هیچ کس نرسد. که هیچ سود برای حریف باقی نماند و همه را خود برد. - امثال : ناخن خشک است . نظیر: آب از دستش نمی چکد. ( امثال و حکم ).