کلمه جو
صفحه اصلی

ولگرد


مترادف ولگرد : بی سروپا، بیکار، بیکاره، ولو، هرزه گرد، هرزه، هرزه پا

فارسی به انگلیسی

vagrant, idle wanderer, loafer


bum, gadder, hobo, idle, loafer, loiterer, vagabond, vagrant, rambler, roamer, stray, stroller, tramp


bum, gadder, beachcombing, hobo, idle, loafer, loiterer, vagabond, gadabout, vagrant, rambler, roamer, stray, stroller, tramp, derelict, dosser, layabout, idle wanderer

فارسی به عربی

صعلوک , عداء , متسکع , متشرد , متطرف , هامش

مترادف و متضاد

بی‌سروپا، بیکار، بیکاره، ولو، هرزه‌گرد، هرزه، هرزه‌پا


loafer (اسم)
ولگرد، سائل، ادم عاطل و باطل، پرسه زن

blackguard (اسم)
ولگرد

tramp (اسم)
اواره، ولگرد، اوارگی، صدای پا، ولگردی

vagabond (اسم)
ولگرد، خزپوش، بیکاره، طفیلی، دربدر، خانه بدوش

hooligan (اسم)
ولگرد، جوان اوباش صفت

rambler (اسم)
ولگرد

gangrene (اسم)
ولگرد، خوره، قانقاریا، فساد عضو بر اثر نرسیدن خون

footer (اسم)
ولگرد، پیاده رو، گام زن

straggler (اسم)
اواره، ولگرد

larrikin (اسم)
ولگرد، لافزن، ادم نامرتب

roamer (اسم)
ولگرد، پوینده

runner (اسم)
گردنده، ولگرد، دونده، گشتی، ریشه هوایی، افسر پلیس، اداره کننده شغلی

prowler (اسم)
ولگرد، کنجکاو، پویان

swinger (اسم)
ولگرد، نوسان دار، اونگی، هوسران، لذت طلب

stray (اسم)
ولگرد، ولگردی، راه گذر، جانور بی صاحب

arrant (صفت)
اواره، بدترین، بدنام ترین، ولگرد

rangy (صفت)
ولگرد، کوهستانی، پا دراز و لاغر

فرهنگ فارسی

بیکاره، هرزه، هرزه گردی، آوارگی، بیهوده گردی

فرهنگ معین

(وِ گَ ) (ص فا. ) (عا. ) بی کاره ، هرزه - گرد.

لغت نامه دهخدا

ولگرد. [ وِ گ َ ] ( نف مرکب ) ول گردنده. رها. سرخود. بیکاره. هرزه گرد. آواره. بی جا و مکان : زن ولگرد. سگ ولگرد. رجوع به ول شود.

فرهنگ عمید

۱. بیکاره، هرزه.
۲. هرزه گرد، کسی که بیهوده راه می رود.

دانشنامه عمومی

ولگرد نام فیلمی است به کارگردانی مهدی رئیس فیروز که محصول سال ۱۳۳۱ می باشد.
ولگرد (فیلم ۱۹۸۱). ولگرد (فیلمی که با عنوان قاتل رزماری نیز شناخته شده است) یک فیلم ترسناک به کارگردانی جوزف زیتو و نوشته شده توسط نیل باربرا و گلن لئوپولد است. این فیلم داستان زنی به نام رزماری چتم است که در طول جنگ جهانی دوم می کوشد تا با دوست پسر خود که در خدمت ارتش است، از طریق نامه ارتباط برقرار کند.
۶ نوامبر ۱۹۸۱ (۱۹۸۱-11-۰۶)

ولگرد (فیلم ۲۰۱۴). ولگرد یا خانه به دوش (به انگلیسی: The Rover) محصول ۲۰۱۴، فیلمی استرالیایی در گونه جنایی پادآرمان شهری به نویسندگی و کارگردانی دیوید می شد و بر اساس داستانی از می شد و جوئل اجرتون است.
۱۸ مه ۲۰۱۴ (۲۰۱۴-05-۱۸) (کَن)
۱۲ ژوئن ۲۰۱۴ (۲۰۱۴-06-۱۲) (Australia)
۱۳ ژوئن ۲۰۱۴ (۲۰۱۴-06-۱۳) (United States)

ولگرد (فیلم هندی). ولگرد (به هندی: Gunday) فیلمی است محصول سال ۲۰۱۴ و به کارگردانی علی عباس ظفر است. در این فیلم بازیگرانی همچون رانویر سینگ، آرجون کاپور، پریانکا چوپرا، عرفان خان، سراب شوکلا، ویکتور بنرجی ایفای نقش کرده اند. در این فیلم ارجون کاپور و رانویر سینگ نقش دو دوست را بازی می کنند که یک رقاص کاباره باعث سوءتفاهم و رقابت میان آن ها می شود.
۱۴ فوریه ۲۰۱۴ (۲۰۱۴-02-۱۴)
این داستان با روایت استقلال بنگلادش پس از جنگ ۱۹۷۱ آغاز می شود. دو نفر از یتیمانی که تحت تأثیر این تغییر قرار می گیرند، ویکرام (رانویر سینگ) و باله (آرجون کاپور) هستند. ویکرام و باله فرار می کنند و مشغول به کار در رستورانی در کلکته می شوند. صاحب رستوران به آن ها توهین می کند و بد رفتاری های او باعث می شود که آن ها کار در رستوران را رها کنند و متوجه می شوند فروش زغال سنگ سود زیادی به دنبال دارد.
سالها می گذرد و آن ها دیگر کودک نیستند. آنها هم اکنون مشغول به دزدیدن زغال سنگ از قطار و فروش آن می باشند، رقیب اصلی آن ها دیباکر است، افراد دیباکر آن ها را تهدید می کنند که از این کار کنار بروند. اما ویکرام و باله به خود هراسی راه نمی دهند و این بار سعی در غارت قطار دیباکر را دارند! هنگام دزدی، دیاکر آن ها را پناهنده می خواند و این موجب عصبانیت آن ها می شود، ویکرام و باله به او تذکر می دهند که آن ها پناهنده نیستند بلکه هندو به حساب می آیند و سپس دیباکر را می کشند.
تجارت آن ها از راه پول شویی گسترش یافته و ثروتمند شده اند، آن ها اقدام به ساختن بیمارستان و موسسات خیریه می کنند و به سبب همین امر در میان مردم به قهرمانان محلی تبدیل می شوند. معاون پلیس، سرکار ساتیاجیت (عرفان خان)سعی در یافتن مدرک علیه آن ها و بازداشتشان دارد. در کلوب جدیدی در کلکته آن دو با ناندیتا (پریانکا چوپرا)، رقاص ان کلوب، آشنا می شوند. هردو عاشق ناندیتا می شوند اما رقابت ناسازگاری میان آن ها وجود ندارد و تصمیم می گیرند که هر کسی که ناندیتا او را انتخاب کند می تواند با او ازدواج کند. ناندیتا آن ها را به نمایشی دعوت می کند تا بگوید چه کسی را انتخاب کرده است. شخصی در میان نمایش به ناندیتا توهین می کند و باله پس از درگیری با ان شخص، او را می کشد! ویکرام به باله می گوید که باید خود را پنهان کند اگرنه توسط سرکار بازداشت خواهد شد اما به باله قول می دهد که تا زمانی که بازنگشته سراغ نادیتا نرود.

ولگرد (فیلم). ولگرد (به انگلیسی: The Tramp) فیلمی کوتاه و صامت، به کارگردانی و بازی چارلی چاپلین و محصول شرکت میوچوال در سال ۱۹۱۵ است. فیلم به علت نوآوری در پرداخت داستان اثری کلیدی در کارنامه چاپلین به شمار می آید.

نقل قول ها

ولگرد (فیلم ۲۰۱۴). ولگرد (به انگلیسی: The Rover) محصول ۲۰۱۴، فیلمی استرالیایی در گونه جنایی پادآرمان شهری به نویسندگی و کارگردانی دیوید می شد است.

واژه نامه بختیاریکا

دلو
تُلنگی؛ رَوا؛ سَر چالِه ای؛ گَشتَل؛ گردو

جدول کلمات

دله, هرزه, بیکاره

پیشنهاد کاربران

خیابان پیما ؛ بیکاره. خیابان گرد.

هرزه گرد

لات

هرزه

ولگرد واژه فارسی است و vagrant برگرفته شده از فارسی است!

معنی: پاپَتی، پابرهنه، یک ( یه ) لاقبا، فقیر، دریوزه، گره گوری، آسمان جُل - آواره، در به در، بی خانمان، خانه به دوش، آلاخون والاخون

آسوپاس

هرزه گرد. [ هََ زَ / زِ گ َ ] ( نف مرکب ) هرجایی. ( یادداشت به خط مؤلف ) . کسی که در همه جا آمد و شد می کند و سخن چینی می نماید. ( ناظم الاطباء ) :
خواجه غلامی خرید دیگر تازه
سست هل و هرزه گرد و لتره ملازه.
منجیک ترمذی.
هرزه گرد بی نماز هوس باز که روزها به شب آرد در بند شهوت. ( گلستان ) .
تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او
زین سفر دراز خود عزم وطن نمی کند.
حافظ.
دلا مباش چنین هرزه گرد و هرجایی
که هیچ کار ز پیشت بدین هنر نرود.
حافظ.
|| آواره. ( ناظم الاطباء ) . رجوع به هرزه رو و هرزه دو شود. || ( اِ مرکب ) در تداول مردم سلطان آباد اراک نام چرخ ساده ٔ پایه داری است که کلاف نخ را به گرد آن افکنند و با استفاده از گردش آن باز کنند.

سگ پاسوخته. [ س َ گ ِ ت َ / ت ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) هرزه گرد و دربدر. ( رشیدی ) . چون پای سگ میسوزد یک جا قرار نمیگیرد مضطربانه اینطرف و آن طرف میدود و از این جا بر شخص هرزه گرد و دربدری اطلاق آن کنند. ( آنندراج ) :
رنگ بیابان چو شد افروخته
شیر دود چون سگ پاسوخته.
امیرخسرو دهلوی ( از آنندراج ) .
در ریاضی که سخن زآن رخ افروخته رفت
لاله بیرون ز چمن چون سگ پاسوخته رفت.
محسن تأثیر ( از آنندراج ) .

Tramp


کلمات دیگر: