کلمه جو
صفحه اصلی

متبلور کردن


مترادف متبلور کردن : نمود دادن، نمایان ساختن، آشکار کردن

فارسی به انگلیسی

crystallize, sugar, to crystallize

to crystallize


crystallize, sugar


مترادف و متضاد

solidify (فعل)
محکم کردن، سفت کردن، متبلور کردن، یک پارچه شدن، متبلور شدن، جامد کردن، سفت کردن یا شدن

crystallize (فعل)
متبلور کردن، شکل دادن

نمود دادن، نمایان ساختن، آشکار کردن



کلمات دیگر: