کلمه جو
صفحه اصلی

هم صدا


مترادف هم صدا : هماهنگ، هم داستان، هم نوا

فارسی به انگلیسی

consonant


consonant, of the same voice or opinion


homophone, of the same voice, homophonous, of the same opinion, consonant, of the same voice or opinion, harmonic

مترادف و متضاد

هماهنگ، هم‌داستان، هم‌نوا


homonymous (صفت)
متشابه، هم صدا، همنام، دارای دو یا چند معنی مختلف

assonant (صفت)
هم صدا، شبیه در صدا، مشابه و متجانس

homophonic (صفت)
هم صدا، هم نوا، هم اهنگ، هم دانگ

unisonant (صفت)
هم صدا، هم نوا، هم اهنگ، یک نواخت، متحدالقول

unisonous (صفت)
هم صدا، هم نوا، هم اهنگ، یک نواخت، متحدالقول

فرهنگ فارسی

منسوب به هم‌صدایی


لغت نامه دهخدا

هم صدا. [ هََ ص ِ ] ( ص مرکب ) دو تن که با هم سخن گویند. || هم عقیده. هم فکر. متفق.

دانشنامه عمومی

یکم درست یا هم صدا اصطلاحی در موسیقی است که به فاصلهٔ بین دونت هم نام و هم بسامد گفته می شود. به عبارت دیگر، فاصلهٔ یکم بین دو نت موسیقی که دارای صفر نیم پرده باشند را یکم درست می گویند.
یکم افزوده
به عنوان مثال، فاصلهٔ بین نت دو و یک نت دوی دیگر به صورت ملودیک یا هارمونیک در کنار آن، «یکم درست» است. در این حالت، فاصلهٔ بین نت دو و نت دو دیز، یکم افزوده و برابر با نیم پرده است. در فاصله های یکم، فقط الفاظ «درست»، «افزوده» و «کاسته» کاربرد دارند.

دانشنامه آزاد فارسی

هم صدا (unison)
(یا: یونیسون) اصطلاحی برای توصیف موسیقی ای که در آن تمامی نوازندگان با خوانندگان نت های یکسانی را بدون هارمونیاجرا کنند. هم صدایی دقیقاً حاکی از آن است که تمامی اجراکنندگان باید یک زیرایی (زیروبم) یکسان را در اکتاوی یکسان اجرا کنند؛ اما اگر زیرایی یکسان در اکتاو دیگری مضاعف سازی شود (یعنی همان زیرایی همراه با فاصله ای یک یا چند اکتاوی اجرا شود)، باز هم از همین اصطلاح استفاده می کنند.

فرهنگستان زبان و ادب

{homophonic} [موسیقی] منسوب به هم صدایی

پیشنهاد کاربران

یک زبان

همنوا


کلمات دیگر: