مترادف واه : آوخ، افسوس، وای، شگفتا، عجب، عجبا
واه
مترادف واه : آوخ، افسوس، وای، شگفتا، عجب، عجبا
فارسی به انگلیسی
ooh
مترادف و متضاد
آوخ، افسوس، وای
شگفتا، عجب، عجبا
۱. آوخ، افسوس، وای
۲. شگفتا، عجب، عجبا
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - در مقام تعجب بکار رود . توضیح گاه درمقام تعجب آمیخته با توهین و تحقیر با شگفتی از بدی و بدجنسی و افراط و تفریط طرف بکار رود . ۲ - در مقام تحسین و آفرین آید.
آه کشیدن . یا دریغا . افسوس
( و آه ) مونث وای بمعنی سخت شتاب کننده و تیز رونده از چهار پایان
آه کشیدن . یا دریغا . افسوس
( و آه ) مونث وای بمعنی سخت شتاب کننده و تیز رونده از چهار پایان
فرهنگ معین
(شب جم . ) هنگام تحسین و تعجب گفته می شود.
لغت نامه دهخدا
( وآة ) وآة. [ وَ ] ( ع ص ) مؤنّث ِوأی به معنی سخت شتاب کننده و تیزرونده از چهارپایان. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). رجوع به وأی شود.
واه. ( ع صوت ) کلمه تحسین که در مقام تعجب و تحسین استعمال می کنند. ( ناظم الاطباء ). در عربی کلمه تحسین است به معنی چه خوش است و خوشا. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). رجوع به واهاً شود. || در فارسی کلمه تعجب است ، و در تداول زنان علامت تعجب سخت و ترس باشد. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). || دریغا. افسوس. افسوسا. دریغ. آه. || ( مص ) آه کشیدن. آه گفتن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).
واه. ( ع صوت ) کلمه تحسین که در مقام تعجب و تحسین استعمال می کنند. ( ناظم الاطباء ). در عربی کلمه تحسین است به معنی چه خوش است و خوشا. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). رجوع به واهاً شود. || در فارسی کلمه تعجب است ، و در تداول زنان علامت تعجب سخت و ترس باشد. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). || دریغا. افسوس. افسوسا. دریغ. آه. || ( مص ) آه کشیدن. آه گفتن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).
واه . (ع صوت ) کلمه ٔ تحسین که در مقام تعجب و تحسین استعمال می کنند. (ناظم الاطباء). در عربی کلمه ٔ تحسین است به معنی چه خوش است و خوشا. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به واهاً شود. || در فارسی کلمه ٔ تعجب است ، و در تداول زنان علامت تعجب سخت و ترس باشد. (یادداشت مرحوم دهخدا). || دریغا. افسوس . افسوسا. دریغ. آه . || (مص ) آه کشیدن . آه گفتن . (یادداشت مرحوم دهخدا).
فرهنگ عمید
= وه
وه#NAME?
پیشنهاد کاربران
افسوس غم اندوه
های
کلمات دیگر: