کلمه جو
صفحه اصلی

نیاحه

فرهنگ فارسی

نوحه گری ٠ یا نوحه کردن ٠ نوح ٠ مناح ٠ نیاح ٠ نواح ٠

لغت نامه دهخدا

( نیاحة ) نیاحة. [ ح َ ] ( ع اِمص ) نوحه گری. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || ( مص ) نوحه کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). نوح. مناح. نیاح. نواح. ( اقرب الموارد ). رجوع به نَوح و نیاح شود.

نیاحة. [ ح َ ] (ع اِمص ) نوحه گری . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || (مص ) نوحه کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). نوح . مناح . نیاح . نواح . (اقرب الموارد). رجوع به نَوح و نیاح شود.



کلمات دیگر: