مردم نوازی
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
عطوفت
لغت نامه دهخدا
مردم نوازی. [ م َ دُ ن َ ] ( حامص مرکب ) عطوفت. مهربانی. شفقت. عمل مردم نواز. رجوع به مردم نواز شود.
- مردم نوازی کردن ؛ مردم پروری کردن. نواختن و مهربانی و لطف کردن با مردم. رعیت نوازی :
همه مردمی سرفرازی کند
شه آن شد که مردم نوازی کند.
- مردم نوازی کردن ؛ مردم پروری کردن. نواختن و مهربانی و لطف کردن با مردم. رعیت نوازی :
همه مردمی سرفرازی کند
شه آن شد که مردم نوازی کند.
نظامی.
کلمات دیگر: