نام نوایی است مطربان را
کوه بیستون
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
کوه بیستون. [ هَِ ] ( اِخ ) رجوع به بیستون شود.
کوه بیستون. [ هَِ ] ( اِ مرکب ) نام نوایی است مطربان را. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
گاه کوه بیستون و گنج بادآور زنند
گاه دست سلمکی و پرده ٔعشرا برند.
کوه بیستون. [ هَِ ] ( اِ مرکب ) نام نوایی است مطربان را. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
گاه کوه بیستون و گنج بادآور زنند
گاه دست سلمکی و پرده ٔعشرا برند.
ضمیری ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
کوه بیستون . [ هَِ ] (اِ مرکب ) نام نوایی است مطربان را. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
گاه کوه بیستون و گنج بادآور زنند
گاه دست سلمکی و پرده ٔعشرا برند.
گاه کوه بیستون و گنج بادآور زنند
گاه دست سلمکی و پرده ٔعشرا برند.
ضمیری (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
کوه بیستون . [ هَِ ] (اِخ ) رجوع به بیستون شود.
کلمات دیگر: