(وِ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - گستردنی ، فرش . ۲ - سجاده ، ج . اوطئه .
وطاء
فرهنگ معین
(وِ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - گستردنی ، فرش . ۲ - سجاده ، ج . اوطئه .
(وَ) [ ع . ] (اِ.) زمین نشیب و پست میان زمین های بلند.
(وِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - گستردنی ، فرش . 2 - سجاده ، ج . اوطئه .
لغت نامه دهخدا
وطاء.[ وَ ] ( ع اِ ) زمین پست میان زمین بلند. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || ( به کسر و فتح اول ) گستردنی و مهد گسترده شده. خلاف غطاء. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). جامه ای که بر هودج وغیر آن اندازند. ( غیاث اللغات ). رجوع به وطا شود.
وطاء. [ وِ ] (ع مص ) مواطاة، به معنی موافقت کردن . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). و قرائت شده است این آیه ٔ قرآن : هی اشد وِطاءً؛ بمد، یعنی اشد مواطاتاً، و هی المؤاتاة ای مواتاة السمع و البصر ایاه . (منتهی الارب ). || تکرار قوافی کردن در شعر به لفظ و معنی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || (اِ) جامه که بر هودج و غیر آن بیندازند. (آنندراج ) (غیاث اللغات ). || گستردنی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || مهد گسترده . خلاف غطاء. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به وَطاء شود.
وطاء.[ وَ ] (ع اِ) زمین پست میان زمین بلند. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || (به کسر و فتح اول ) گستردنی و مهد گسترده شده . خلاف غطاء. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). جامه ای که بر هودج وغیر آن اندازند. (غیاث اللغات ). رجوع به وطا شود.