کلمه جو
صفحه اصلی

غیر ماهر

فارسی به انگلیسی

unskilled

عربی به فارسی

خام دست , غير متخصص , بي تجربه , بي مهارت


مترادف و متضاد

awkward (صفت)
زشت، ناشی، بی لطافت، بی دست و پا، غیر استادانه، خامکار، سرهم بند، غیر ماهر

unhandy (صفت)
غیر ماهر، ناراحت، مشکل بدست امده، نامناسب برای حمل و نقل


کلمات دیگر: