کلمه جو
صفحه اصلی

غیر مولد

فارسی به انگلیسی

nonproductive, unproductive

مترادف و متضاد

non-productive (صفت)
غیر مولد، غیر تولیدی، نافر اور

unborn (صفت)
غیر مولد، هنوز زاده نشده، نزاده، هنوز ظاهر نشده

پیشنهاد کاربران

ناباروَر

آمیخته واژه ی �نابارور� در عبارت �کارِ نابارور� را بجای عبارت از ریشه عربی �غیر مولّد� بکار برده ام. کاربرد واژه ی �فرآوری� بجای �تولید� را سزاوارتر می دانم.

برگرفته از پی نوشتِ نوشتاری در پیوندِ زیر:
https://www. behzadbozorgmehr. com/2017/06/blog - post_10. html


کلمات دیگر: