کلمه جو
صفحه اصلی

هنگامه نهادن

فرهنگ فارسی

(مصدر ) بر پا کردن معرکه (نقالیبازیگر مشعبدی مارگیری و غیره ) : چند هنگامه نهی هر طرفی بهرطمع توپراکنده شدی جمع نشد هیچ تسو ٠

فرهنگ معین

( ~. نَ دَ ) (مص ل . ) برپا کردن مجلس نقّالی و شعبده بازی .


کلمات دیگر: