بامزگی
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
حالت بامزه بامزه بودن مقابل بی مزگی .
لغت نامه دهخدا
بامزگی. [ م َ زَ / زِ ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی بامزه. کیفیت بامزه. طعم خوش داشتن. خوش طعم بودن غذا. مزه داشتن. و رجوع به مزه شود. || خوش مزگی. طیبت. خوش طبعی. شوخ بودن. ( یادداشت مؤلف ).
فرهنگ عمید
بامزه بودن.
کلمات دیگر: