کلمه جو
صفحه اصلی

عانه

فرهنگ فارسی

ماده الاغ، گله گورخر، رستنگاه موی درزیرناف، زهاراستخوان عانه:استخوان شرمگاه که جلواستخوان لگن رامیسازد
( اسم ) ۱ - موی زهار . ۲ - پشت زهار دنبه . یا استخوان عانه . استخوان پشت زهار . یا موی عانه . موی زهار .
دهی است بر فرات و او را قلعه محکمی است و ابن الهجم العانی منسوب بدانجاست .

فرهنگ معین

(نَ یا نِ ) [ ع . عانة ] (اِ. ) ۱ - موی زهار. ۲ - پشت زهار، دنبه .

لغت نامه دهخدا

عانة. [ ن َ ] (ع اِ) خر ماده . گله ٔ خر. گله ٔ گورخر. (از المنجد) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || موی زهار. (منتهی الارب ) (آنندراج ). بانه و پشت زهار. رنبه در تداول عامه . ج ، عون .
- استخوان عانه ؛ استخوان پشت زهار. (ناظم الاطباء).


عانة. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است بر فرات و او را قلعه ٔ محکمی است و ابن الجهم العانی منسوب بدانجاست . (از معجم البلدان ). چند ستاره ٔروشن است در پایین سعود. (منتهی الارب ) (آنندراج ).


فرهنگ عمید

رستنگاه مو در زیر ناف، زهار.

دانشنامه عمومی

عانة. عانة (به عربی: عانة ) یک منطقهٔ مسکونی در عراق است که در استان انبار واقع شده است.
فهرست شهرهای عراق
عانة ۳۷٬۲۱۱ نفر جمعیت دارد و ۳۴ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

دانشنامه آزاد فارسی

شهری بر کرانۀ راست رود فرات در ۲۴۵کیلومتری جنوب شرقی دیرالزور، در غرب عراق کنونی. شهری زیبا، حاصل خیز و خوش آب و هواست و بخش هایی از آن در جزیره های کوچک میان رودخانه واقع شده است. زنانش به زیبایی شهرت داشتند. ساکنان شهر اعراب سنی اند و قبایل دُلَیم در سواحل رود به کشاورزی و دامداری اشتغال دارند. عانه را در قرون میانه عانات می نامیدند و ترکان آن را آنا می خوانند. پیشینۀ این شهر به ۱۰۰۰پ م می رسد و همواره محل سکونت و گاه مرکز نظامی بوده است. در الواح میخی از آن به نام اَنَت یا خَنَت یاد شده است. قائم، خلیفۀ عباسی، از بیم دیلمیان به آن جا پناه برد (۴۵۰ق). از قرن ۸ تا ۱۱ق مقر رؤسای قبایل بود. در حدود ۱۸۵۰زیر سلطۀ ترک ها درآمد. بریتانیا در ۱۹۱۸ شهر را تصرف کرد. سرانجام در ۱۹۲۱ جزو قلمرو عراق شد.

پیشنهاد کاربران

موی شرمگاه را گویند ، موی زهار ، برای معانی دیگر رجوع شود به عانة

استخوان شرمگاهی

چخت


کلمات دیگر: