clink (ing noise)
جلنگ
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( اسم ) صدای زنگ و زنگله و زنجیر و مانند آن .
لغت نامه دهخدا
جلنگ. [ ج ِل ِ ] ( اِ ) نوعی از قماش ابریشمی باشد که آنرا با زرتار و بی زرتار نیز میبافند و از آن قبا و چکمه و کلاه و شلوار و امثال آن میسازند. ( برهان ) :
در بر آن جلنگ زربفته
ای بسا دل که شد بهم رفته.
در بر آن جلنگ زربفته
ای بسا دل که شد بهم رفته.
اوحدی.
|| بیاره و بنه خربوزه و هندوانه و کدو و عشقه و امثال آن باشد یعنی درخت آنها. رجوع به جلونک شود. || ملخ آبی. ( برهان ). ملخ آبی که مأکول است و آنرا میگو و میگ و میگک نامند. ( از فرهنگ نظام ) ( ناظم الاطباء ). || ( اِ صوت ) صدای زنگ و زنگله و زنجیر و مانند آن. ( برهان ). و این جرنگ هم نامیده می شود. ( فرهنگ نظام ).فرهنگ عمید
نوعی پارچۀ ابریشمی ضخیم زردوزی شده که از آن قبا و شلوار و کلاه می دوختند.
= جلونک
= جلونک
نوعی پارچۀ ابریشمی ضخیم زردوزیشده که از آن قبا و شلوار و کلاه میدوختند.
جلونک#NAME?
کلمات دیگر: