مترادف ملافه : ملاف، شمد، ملحفه
ملافه
مترادف ملافه : ملاف، شمد، ملحفه
فارسی به انگلیسی
bedsheet, cover
linen, sheet
فارسی به عربی
زلة
مترادف و متضاد
ملاف، شمد، ملحفه
پهنه، ملافه، تخته، ورق، صفحه، ورقه، فلز ورق، لت
یک بسته، گروه، دسته، کوله پشتی، بسته، ملافه، بقچه، یک دست ورق بازی
ملحفه، ملافه
ملافه
ملافه، روکش بالش
فرهنگ فارسی
پارچه سفیدی که روی لحاف یاتشک می کشند، ماخوذازملحفه یاملف عربی، متیل هم میگویند
( اسم ) پارچه سفیدی که روی تشک یا لحاف کشند : [ وقتی خواستی بخوابی ملافه و گاهی شمد و گاهی زیر گوشی ( عبا ) گاهی و ناز بالش میشود . ] ( جمال زاده . سر و ته یک کرباس ۲۱۶:۲ ) : [ زند صد لاف در زیر ملافه که جمهوری شود دارالخلافه . ] ( بهار۳۶٠:۲ )
( اسم ) پارچه سفیدی که روی تشک یا لحاف کشند : [ وقتی خواستی بخوابی ملافه و گاهی شمد و گاهی زیر گوشی ( عبا ) گاهی و ناز بالش میشود . ] ( جمال زاده . سر و ته یک کرباس ۲۱۶:۲ ) : [ زند صد لاف در زیر ملافه که جمهوری شود دارالخلافه . ] ( بهار۳۶٠:۲ )
فرهنگ معین
(مَ فِ ) (اِ. ) گرفته شده از «ملحفة » عربی به معنی پارچة سفیدی که روی لحاف یا تشک می کشند.
لغت نامه دهخدا
ملافه. [ م َ ف َ / ف ِ ] ( از ع ، اِ ) مأخوذ از ملحفه تازی و به معنی آن و گردپوش و فرغل. ( ناظم الاطباء ). مصحف ملحفه ، پارچه ای سفید یا جز آن که بر یک روی لحاف پیوند کنند تا لحاف شوخگن نشود. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
زندصد لاف در زیر ملافه
که جمهوری شود دارالخلافه.
زندصد لاف در زیر ملافه
که جمهوری شود دارالخلافه.
بهار.
و رجوع به ملحفة شود.فرهنگ عمید
پارچۀ سفیدی که روی لحاف یا تشک می کشند، متیل.
گویش مازنی
/melaafe/ ملحفه
ملحفه
کلمات دیگر: