کلمه جو
صفحه اصلی

موتال

فرهنگ فارسی

( اسم ) لرگ
نامی است در آستارا به [ پترکار یافراکسینی فلیا ] داده می شود .

لغت نامه دهخدا

موتال. ( اِ ) نامی است که در آستارا به «پترکاریا فراکسینی فلیا» داده می شود. و نامهای دیگر آن عبارتند از: «لارک » در نور وگرگان ، کهل در لاهیجان ، لرک در رودبار و درفک و نور قوزقره ( گوز سیاه ) در حاجیلر. ( از یادداشت مؤلف ).

موتال. [ م ُ ] ( ترکی ، اِ ) خیک پنیر و کره و جز آن ، و آن پوست گوسفند و بز و گاو است که از سر حیوان به طور سالم درمی آورند. خیک. دبه. || در آذربایجان مردم چاق و چله و شکم گنده را گویند به سبب شباهت به خیک و موتال.

موتال . (اِ) نامی است که در آستارا به «پترکاریا فراکسینی فلیا» داده می شود. و نامهای دیگر آن عبارتند از: «لارک » در نور وگرگان ، کهل در لاهیجان ، لرک در رودبار و درفک و نور قوزقره (گوز سیاه ) در حاجیلر. (از یادداشت مؤلف ).


موتال . [ م ُ ] (ترکی ، اِ) خیک پنیر و کره و جز آن ، و آن پوست گوسفند و بز و گاو است که از سر حیوان به طور سالم درمی آورند. خیک . دبه . || در آذربایجان مردم چاق و چله و شکم گنده را گویند به سبب شباهت به خیک و موتال .


گویش مازنی

/mootaal/ پشمالو

پشمالو



کلمات دیگر: