الاینده
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( آلاینده ) آنکه آلاید
لغت نامه دهخدا
( آلاینده ) آلاینده. [ ی َ دَ / دِ ] ( نف ) آنکه آلاید.
فرهنگ عمید
( آلاینده ) آلوده کننده.
دانشنامه عمومی
فرهنگستان زبان و ادب
آلاینده
{pollutant} [مهندسی محیط زیست و انرژی] ماده یا موجود زنده یا حالتی از انرژی که بوم سازگان را تهدید کند یا بدان آسیب رساند به نحوی که مانع از استفادۀ سودمند از آن در زمان حال یا در آینده شود
{pollutant} [مهندسی محیط زیست و انرژی] ماده یا موجود زنده یا حالتی از انرژی که بوم سازگان را تهدید کند یا بدان آسیب رساند به نحوی که مانع از استفادۀ سودمند از آن در زمان حال یا در آینده شود
واژه نامه بختیاریکا
( آلاینده ) قلتنا
کلمات دیگر: