کلمه جو
صفحه اصلی

مقاطعات

فرهنگ فارسی

جمع مقاطعه مالیاتهایی که مقدار آنها بطور مقطوع و بدون رسیدگی به میزان حقیقی آنها تعیین شده باشد .

لغت نامه دهخدا

مقاطعات. [ م ُ طَ ] ( ع اِ ) ج ِ مقاطعه. مالیاتهایی که مقدار آنها بطور مقطوع و بدون رسیدگی به میزان حقیقی آنها تعیین شده باشد : بعد از آن در باب امر خراج از مساحتها با ضمانات و مقاطعات عدول کردند. ( تاریخ قم ص 190 ). و رجوع به مقاطعه شود.


کلمات دیگر: