طفیلی وشکم پرست جمع نزلیان : بدفع نزلیان آسمان گیر زجعبه داده جوزارایکی تیر. ( نظامی گنجینه گنجوی .۳۵۸ )
نزلی
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
(نُ ) [ ع - فا. ] (ص مر. ) کنایه از: طفیلی و شکم پرست .
پیشنهاد کاربران
کنایه از: طفیلی و شکم پرست .
جان ، می روم که در قدم اندازم اش به شوق
درمانده ام هنوز که نزلی محقر است
سعدی
جان ، می روم که در قدم اندازم اش به شوق
درمانده ام هنوز که نزلی محقر است
سعدی
چون جانرا به پای معشوقش می اندازد وقربانی می کنددر مصرع دوم نزلی محقر یعنی قربانی کوچکی است
والله اعلم چون گفته اند؛المعنی فی بطن الشاعر
والله اعلم چون گفته اند؛المعنی فی بطن الشاعر
کلمات دیگر: