(اسم ) ۱ - در ترکیب بمعنی افساینده آید: مار افسای . ۲ - افسونگر جادوگر .
مرد بر آمد. سینه در آمده پشت یا مرد بیرون آمده سینه و ناف یا آنکه گویی سرین او به در درست وقت رفتار یا آنکه چون نشیند بی کوشش تمام برخاستن نتواند یا آنکه استخوان پشت او در بر سوی ران در آمده باشد .
مرد بر آمد. سینه در آمده پشت یا مرد بیرون آمده سینه و ناف یا آنکه گویی سرین او به در درست وقت رفتار یا آنکه چون نشیند بی کوشش تمام برخاستن نتواند یا آنکه استخوان پشت او در بر سوی ران در آمده باشد .