( اسم ) ۱ - بر انگیخته . ۲ - پراکنده .
افژولیده
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
(اَ دِ ) (ص مف . ) ۱ - برانگیخته . ۲ - پراکنده .
لغت نامه دهخدا
افژولیده. [ اَ دَ / دِ ] ( ن مف ) پریشان شده. برانگیخته شده. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به افژولیدن و افژول شود.
فرهنگ عمید
۱. پراکنده.
۲. پریشان گشته.
۳. برانگیخته شده.
۲. پریشان گشته.
۳. برانگیخته شده.
کلمات دیگر: