( اسم ) جمع معقوله ( معقول ) : ۱ - پسندیدههای عقل ( سخن و غیره ) . ۲ - آنچه بعقل ادراک شود مقابل محسوسات : ... که در مدارج موجودات ومعارج معقولات بعد ازنبوت - که غایت مرتب. انسانی است - هیچ مرتبه ورای پادشاهی نیست . یا معقولات اولی . اشیایی که مصداق خارجی داشته باشند و اولین متصور باشند مانند : انسان و حیوان که موجود در خارجند ومتصور شوند . بالحمله معقولات اولی عبارت از تصورات اولیه از اشیائ اند که آن تصورات در ذهن است و لیکن منشا و مصداق آنها در خارج است و معقولات ثانیه کلیات اند که از امور ذهنی انتزاع شدهاند و منشا آنها همان ذهن است و بعبارت دیگر اموری هستند که عروض آنها بر معروضات خود در عقل است مانند کلیت و جزئیت که در موطن عقل عارض بر کلی و جزئی شوند و کلی و جزئی خود از امور عقلی اند لیکن تصور انسان و حیوان چنین نیست یعنی آن صور ( از انسان و حیوان ) در ذهن اند و لیکن منشاو مبدا ومصداق آنها که حیوان و انسان باشد خارج است .