( آفتاب ناک ) پر آفتاب
افتاب ناک
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( آفتاب ناک ) آفتاب ناک. ( ص مرکب ) آفتاب گن. آفتاب گین. پرآفتاب. بسیارآفتاب.
- آفتاب ناک شدن روز ؛ بی ابر شدن آن : شمس ؛ آفتاب ناک شدن روز. ( صراح ).
- روزی آفتاب ناک ؛ بی ابر. صحو.
- آفتاب ناک شدن روز ؛ بی ابر شدن آن : شمس ؛ آفتاب ناک شدن روز. ( صراح ).
- روزی آفتاب ناک ؛ بی ابر. صحو.
فرهنگ عمید
( آفتابناک ) دارای آفتاب، روز آفتابی. آفتابگین.
کلمات دیگر: