کلمه جو
صفحه اصلی

اگاهاندن

فارسی به انگلیسی

apprise, apprize, inform, report, tip

فرهنگ فارسی

( آگاهاندن ) ( مصدر ) ( آگاهانید آگاهاند خواهد آگاهانید بیاگاهان آگاهاننده آگاهانیده ) آگاه کردن خبردادن اخبار اعلام .
آگاهانیدن

فرهنگ معین

( آگاهاندن ) (دَ ) (مص م . ) آگاهانیدن .

لغت نامه دهخدا

( آگاهاندن ) آگاهاندن. [ دَ ] ( مص ) آگاهانیدن.

فرهنگ عمید

( آگاهاندن ) آگاه ساختن، آگاه کردن، آگاهی دادن، باخبر کردن.


کلمات دیگر: