کلمه جو
صفحه اصلی

افژول

فرهنگ فارسی

۱ - ( اسم ) تحریک انگیزش . ۲ - تقاضا. ۳ - ( صفت ) پریشان .

فرهنگ معین

( اَ )(اِ. ص . )۱ - تحریک ، اصرار.۲ - تقاضا. ۳ - پریشان ، پراکنده .
( اَ )(اِ. ص . )۱ - تحریک ، اصرار.۲ - تقاضا. ۳ - پریشان ، پراکنده .
( اَ )(اِ. ص . )۱ - تحریک ، اصرار.۲ - تقاضا. ۳ - پریشان ، پراکنده .

( اَ )(اِ. ص .)1 - تحریک ، اصرار.2 - تقاضا. 3 - پریشان ، پراکنده .


لغت نامه دهخدا

افژول. [ اَ ] ( اِ ) تقاضا. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( انجمن آرای ناصری ) ( برهان ) ( مجمع الفرس ) ( هفت قلزم ). || انگیژ. ( برهان ) ( مجمع الفرس ) ( هفت قلزم ). تحریض و تحریک. ( ناظم الاطباء ). افژولیدن. برانگیختن. ( از برهان ). و رجوع به افژولیدن شود. || پریشان. ( برهان ) ( هفت قلزم ). پراکنده. پریشان. ( ناظم الاطباء ). اوژول در تمام معانی. ( مجمع الفرس ). رجوع به افژولندگی و افژولیدن شود. || ابرام. ( ناظم الاطباء ). و در تمام موارد فا به واو تبدیل شود. ( آنندراج ). و رجوع به اوژول و اوژولیدن شود.

فرهنگ عمید

۱. تحریک.
۲. تقاضا.
۳. ابرام، اصرار.
۴. (صفت ) برانگیخته.
۵. (صفت ) پریشان.
۶. (صفت ) پراکنده.

پیشنهاد کاربران

افژول . . . افزول. . . . . افژولیدن. . . . افژولش. . . . . از جمله واژگان جادویی و جادویی تر زبان بسیگ و پویای پارسی است که میتواند در بر کشیدن هزاران واژه نو و نوین ما را یاری دهد. . . . . . .


کلمات دیگر: