( اسم ) آنکه گرفتار سینه درد است
مصدور
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
مصدور. [ م َ ] ( ع ص ) دردمند سینه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). سینه گرفته. ( مهذب الاسماء ).آنکه بیماری سینه دارد. مبتلا به درد سینه. مسلول.
- نفثةالمصدور ؛ خلط کسی که به عارضه صدر مبتلاست. ( یادداشت مؤلف ).
- نفثةالمصدور ؛ خلط کسی که به عارضه صدر مبتلاست. ( یادداشت مؤلف ).
فرهنگ عمید
کسی که مبتلا به درد سینه باشد.
کلمات دیگر: