کلمه جو
صفحه اصلی

نامه خوان

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنکه نامه خواند. ۲ - آنکه نامه اعمال کسان راخواند: چو فردا نامه خوانان نامه خوانند بر آرم یک جهان فریاد ازین دل . ( باباطاهرلغ. ) ۳ - کتاب خوان .

لغت نامه دهخدا

نامه خوان. [ م َ / م ِ خوا / خا ] ( نف مرکب ) خواننده نامه. آنکه نامه را میخواند. || آنکه نامه اعمال خواند :
چو فردا نامه خوانان نامه خوانند
مو در کف نامه سر در پیش دیرم.
باباطاهر عریان.
|| کتاب خوان. خواننده کتاب.


کلمات دیگر: