کلمه جو
صفحه اصلی

سنگ تراش


مترادف سنگ تراش : حجار، تیشه، کلنگ

فارسی به انگلیسی

stonemason, stone-cutter, mason

stonemason


مترادف و متضاد

stonecutter (اسم)
سنگ تراش، ماشین سنگبری

stonemason (اسم)
سنگ تراش

تیشه، کلنگ


فرهنگ فارسی

تراشنده سنگ . حجار . کسی که سنگ میتراشد .
( صفت ) ۱ - آنکه سنگ را تراشد تا در ساختمان به کاربرند . ۲ - کسی که مجسمه ها و اشیایی از سنگ سازد . ۳ - کلنگ و میل آهنی که سنگ تراشان بدان سنگ تراشند .

صورت فلکی کم‌نوری در آسمان جنوبی (southern sky) و در مجاورت صورت قیطُس


فرهنگ معین

( ~ . تَ ) ۱ - (ص فا. ) کسی که کارش کندن ، تراشیدن ، صیقلی کردن و شکل دادن سنگ هاست . ۲ - (اِمر. ) صورت فلکی کوچکی در آسمان نیم کرة جنوبی .

لغت نامه دهخدا

سنگ تراش. [ س َ ت َ] ( نف مرکب ) تراشنده سنگ. حجار. که سنگ میتراشد.

فرهنگ عمید

۱. کسی که سنگ برای ساختمان می تراشد.
۲. کسی که چیزهایی مانند مجسمه و ظرف های سنگی یا چیز هایی دیگر از سنگ می تراشد.

دانشنامه عمومی

سنگتراش، روستایی از توابع بخش ماهیدشت شهرستان کرمانشاه در استان کرمانشاه ایران است.
این روستا در دهستان چقانرگس قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۰۵ نفر (۶۰خانوار) بوده است.

سنگتراش (صورت فلکی). مختصات: ۰۰h ۰۰m ۰۰s٬ −۳۰° ۰۰′ ۰۰″
کهکشان کوتوله سنگتراش:یکی از اعضای گروه محلی
NGC 253: کهکشان سنگتراش یکی از کهشانهای مارپیچی
NGC 55:یک کهکشان نامنظم
سنگتراش(به انگلیسی: Sculptor) یکی از صور فلکی جنوبی است که توسط نیکلاس لویس د لاکایله (به انگلیسی: Nicolas Louis de Lacaille) کشف شد .
این صورت فلکی در قرن هفدهم ساخته شده و هیچ افسانه ای ندارد.
این صورت فلکی ستاره ای روشنتر از قدر ظاهری ۳ ندارد و درخشانترین ستاره آن آلفا سنگتراش است با قدر ۴.۳۱ آلفا سنگتراش ستاره ای متغیر از نوع متغییرهای SX بره ای می باشد.

دانشنامه آزاد فارسی

سنگ تراش (Sculptor)
(یا: حجّار) صورت فلکی نامشخص نیمکرۀ جنوبی آسمان. قطب جنوب کهکشان راه شیری در آن قرار دارد. اخترشناس فرانسوی، نیکلا دو لاکای، در ابتدا آن را ابزار سنگ تراش نامیده بود.

فرهنگستان زبان و ادب

{Sculptor, Scl, Sculptor} [نجوم] صورت فلکی کم نوری در آسمان جنوبی (southern sky ) و در مجاورت صورت قیطُس

واژه نامه بختیاریکا

بَرد بُر
کُه بُر

پیشنهاد کاربران

طایفه سینه پهن *سنگ تراش . بر دبر. سنه کوه. مازه پهن*ایل منجزی بهداروند *بختیاروند *
محل سکونت
دهستان جهانگیری *زیلایی * - جهانگیری
. بخش آب ماهیک *ماهی دشت* -
تخت کبود نرگسی - بردمار.
چغا سرخ. در دهستان جهانگیری

از این طایفه فقط نامی باقی مانده
است و در سایر ایلات لر بختیاری و سایر کشور پراکنده است


حجار


کلمات دیگر: