کلمه جو
صفحه اصلی

وی

فارسی به انگلیسی

he or she

he


فرهنگ فارسی

ضمیرمفردغائب به معنی او، اوی، کلمه افسوس، مخفف وای
(اسم ) مقدار اندازه ( چنانکه اگر زراعتی ده برابر گویند : ده وث شده است و اگر صد برابر داده گویند : (( صدوی شده و اگر سوداگری متاعی را که بدو برابر آنچه خریده است فروخته گویند : (( دووی کرده است ) ) ): گر صالح وگر فاسق بر (در ) فطرت خویشم من گو تخم نکو بفشان از ما بستان ده وی . ) )
مخفف ویه صورت دیگر اویه .

فرهنگ معین

(وَ یا وِ ) ضمیر منفصل سوم شخص مفرد: اوی ، او.
(وَ ) (اِ. ) مقدار، اندازه .

(وَ یا وِ) ضمیر منفصل سوم شخص مفرد: اوی ، او.


(وَ) (اِ.) مقدار، اندازه .


لغت نامه دهخدا

وی. [ وَ / وِ ] ( ضمیر ) ضمیر منفصل مفرد مغایب ( سوم شخص ) به جای او ( اوی ) که در نثر امروز مرجع آن شخص و ذوی العقول است ولی قدما اکثر مرجع آن را اشیاء هم می آوردند. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). او، چنانکه گویند: وی را میگویم. ( برهان ) :
کنون آمد از کار وی آگهی
که تازه شد آن فر شاهنشهی.
فردوسی.
که رستم دلیر است و پهلونژاد
مبادا که رزم وی آردبه یاد.
فردوسی.
سرایی است بر وی گشاده دو در
یکی آمدن را شدن زآن به در.
اسدی.
خسک شود مژه در دیدگان حاسد او
در آن زمان که به وی بنگرد به چشم حسد.
سوزنی.

وی. [ وَ / وِ ] ( صوت ) مخفف وای ، و آن لفظی است که در محل دردی و المی و آزاری بر زبان می آید. ( برهان ) ( انجمن آرا ) :
نه ز من یاد میکنی نه دلم شاد میکنی
همه بیداد میکنی وی از این شوخی تو وی.
؟
|| ( اِ ) به معنی مقدار، چنانکه اگر زراعتی ده برابر آنچه کاشته باشد حاصل شده باشد، گویند ده وی شده است و اگر صد برابر صدوی شده و اگر سوداگری متاعی را به دو برابر آنچه خریده است فروخته باشد گویند دووی کرده است یعنی ده بیست. ( انجمن آرا ) ( برهان ) :
گر صالح و گرفاسق بر فطرت خویشم من
گو تخم نکو بفشان وز ما بستان ده وی.
نزاری قهستانی.
ممکن است در این معنی دگرگون شده «ری » باشد. رجوع به ری شود.

وی. [ وَ ] ( ع صوت ، اِ ) کلمه تعجب است. گویند: ویک و وی لزید، و به معنی حقاً آید و به همین معنی است آیه ٔ: وَیْکأنه لایفلح الکافرون. ( قرآن 82/28 ). و بر «کأن » مخففه و مشدده داخل شود. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || کنایه است از ویل. و قوله تعالی : ویکأن اﷲ یبسط الرزق. ( قرآن 82/28 ). سیبویه از خلیل روایت کند که آن مفعول است از کان و گویند معنای آن معنای «اء لم تر» است و گویند ویلک است که لام حذف شده و فراء حکایت کرده است و گفته اند به معنی اعلم است. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

وی. [ وَ / وِ ] ( پسوند ) مخفف وَیه. صورت دیگر اویه : نفطوی ، نفطویه. سیبوی ، سیبویه :
با نظم ابن رومی و با نثر اصمعی
با شرح ابن جنی و با نحو سیبوی
با نکته مغنی و با دانش مطیع
با خاطر مبرد و اغراق نفطوی.
منوچهری.

وی. [ وِ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان انگهران کهنوج شهرستان جیرفت در 245 کیلومتری جنوب کهنوج و چهارکیلومتری خاور راه مالرو انگهران به میناب. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

وی . [ وَ ] (ع صوت ، اِ) کلمه ٔ تعجب است . گویند: ویک و وی لزید، و به معنی حقاً آید و به همین معنی است آیه ٔ: وَیْکأنه لایفلح الکافرون . (قرآن 82/28). و بر «کأن » مخففه و مشدده داخل شود. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || کنایه است از ویل . و قوله تعالی : ویکأن اﷲ یبسط الرزق . (قرآن 82/28). سیبویه از خلیل روایت کند که آن مفعول است از کان و گویند معنای آن معنای «اء لم تر» است و گویند ویلک است که لام حذف شده و فراء حکایت کرده است و گفته اند به معنی اعلم است . (منتهی الارب ) (آنندراج ).


وی . [ وَ / وِ ] (پسوند) مخفف وَیه . صورت دیگر اویه : نفطوی ، نفطویه . سیبوی ، سیبویه :
با نظم ابن رومی و با نثر اصمعی
با شرح ابن جنی و با نحو سیبوی
با نکته ٔ مغنی و با دانش مطیع
با خاطر مبرد و اغراق نفطوی .

منوچهری .



وی . [ وَ / وِ ] (صوت ) مخفف وای ، و آن لفظی است که در محل دردی و المی و آزاری بر زبان می آید. (برهان ) (انجمن آرا) :
نه ز من یاد میکنی نه دلم شاد میکنی
همه بیداد میکنی وی از این شوخی تو وی .

؟


|| (اِ) به معنی مقدار، چنانکه اگر زراعتی ده برابر آنچه کاشته باشد حاصل شده باشد، گویند ده وی شده است و اگر صد برابر صدوی شده و اگر سوداگری متاعی را به دو برابر آنچه خریده است فروخته باشد گویند دووی کرده است یعنی ده بیست . (انجمن آرا) (برهان ) :
گر صالح و گرفاسق بر فطرت خویشم من
گو تخم نکو بفشان وز ما بستان ده وی .

نزاری قهستانی .


ممکن است در این معنی دگرگون شده ٔ «ری » باشد. رجوع به ری شود.

وی . [ وَ / وِ ] (ضمیر) ضمیر منفصل مفرد مغایب (سوم شخص ) به جای او (اوی ) که در نثر امروز مرجع آن شخص و ذوی العقول است ولی قدما اکثر مرجع آن را اشیاء هم می آوردند. (یادداشت مرحوم دهخدا). او، چنانکه گویند: وی را میگویم . (برهان ) :
کنون آمد از کار وی آگهی
که تازه شد آن فر شاهنشهی .

فردوسی .


که رستم دلیر است و پهلونژاد
مبادا که رزم وی آردبه یاد.

فردوسی .


سرایی است بر وی گشاده دو در
یکی آمدن را شدن زآن به در.

اسدی .


خسک شود مژه در دیدگان حاسد او
در آن زمان که به وی بنگرد به چشم حسد.

سوزنی .



وی . [ وِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان انگهران کهنوج شهرستان جیرفت در 245 کیلومتری جنوب کهنوج و چهارکیلومتری خاور راه مالرو انگهران به میناب . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


وی . [ وُ ] (صوت ) کلمه ای است که در محل تعجب و حیرت گویند. (برهان ). ووی . ظاهراً صورتی از وای باشد.


فرهنگ عمید

ضمیر مفرد غایب، او، اوی.
برای بیان ناراحتی و رنج به کار می رود.
۱. مقدار، اندازه.
۲. افزایش چیزی به چند برابر: ده وی (= ده برابر ).
* وی کردن: (مصدر لازم ) [قدیمی] افزایش پیدا کردن.

ضمیر مفرد غایب؛ او؛ اوی.


۱. مقدار؛ اندازه.
۲. افزایش چیزی به چند برابر: ده وی (= ده برابر).
⟨ وی کردن: (مصدر لازم) [قدیمی] افزایش پیدا کردن.


برای بیان ناراحتی و رنج به کار می‌رود.


دانشنامه عمومی

وی (به ژاپنی ウィー, Wī - به انگلیسی Wii) یک کنسول بازی خانگی نسل هفتم است که توسط نینتندو در ۱۹ نوامبر ۲۰۰۶ عرضه شد. وی به عنوان کنسول بازی نسل هفتم رقیب اصلی ایکس باکس ۳۶۰ از مایکروسافت و پلی استیشن ۳ از سونی است. نینتندو گفته است که این کنسول برای استفاده افراد بیشتری نسبت به دو رقیب خود طراحی شده. تا آوریل ۲۰۱۱ وی با فروش بالاتر از دو رقیب خود پلی استیشن ۳ و ایکس باکس ۳۶۰ پرفروشترین کنسول نسل خود به شمار می رود، و در دسامبر ۲۰۰۹ رکورد پرفروشترین کنسول بازی را در آمریکا طی یک ماه شکسته است.یک ویژگی مشخص این کنسول، کنترلر وایرلس آن، وی ریموت، است که می تواند به عنوان یک وسیله اشاره کننده دستی به کار رود و حرکات را در فضای سه بعدی تشخیص دهد. یکی دیگر از مشخصات به کار رفته در این کنسول وی کانکت۲۴ است، که قابلیت دریافت پیام و آپدیت را در زمانی که سیستم در حالت آماده به کار باشد، را دارد.وی پنجمین کنسول خانگی نینتندو و جانشین نینتندو گیم کیوب است که به طور کامل قابلیت سازگاری عقبرو را با تمامی بازی ها و بیشتر لوازم جانبی گیم کیوب دارد. نینتندو نخستین بار در مورد این کنسول در نشست خبری نمایشگاه الکترونیک اکسپو ۲۰۰۳ سخن گفت و بعدها در نمایشگاه الکترونیک اکسپو ۲۰۰۵ از آن پرده برداری کرد. مدیرعامل شرکت نینتندو ساتورو یاواتا یک نمونه اولیه از وی ریموت را در سپتامبر ۲۰۰۵ در نمایشگاه بازی توکیو نشان داد. در نمایشگاه الکترونیک اکسپو ۲۰۰۶، وی برای نخستین بار چندین جایزه را از آن خود کرد. در ۸ دسامبر ۲۰۰۶ وی فروش خود را در چهار بازار کلیدی به طور کامل آغاز کرد.
NA ۱۹ نوامبر ۲۰۰۶
در مورد دلیل انتخاب نام وی، نظرات مختلفی وجود دارد ولی احتمالاً بهترین توصیف، به هنگام معرفی کنسول برای اولین بار عنوان شده است:
تلفظ وی مانند we انگلیسی است که تأکیدی است بر این امر که این کنسول متعلق به همه ما است. وی به راحتی توسط مردم همه جای دنیا به خاطر سپرده می شود، مستقل از اینکه به چه زبانی صحبت می کنند. نه گیج شدنی هست و نه خلاصه کردنی. فقط همان وی.
ابعاد این دستگاه عبارت است از ۱۷۵*۲۱۵٫۴*۴۴ میلی متر و در رنگ سفید و مشکی منتشر می شود که البته با روکش هایی می توان به رنگ های صورتی، آبی و حتی سبز تبدیل کرد. وزن «وی» برابر ۲٫۱ کیلوگرم است که در مقابل رقیبان خود سبکترین وزن را دارد.

گویش مازنی

/vey/ بیزاری – کلمه ای که به هنگام اظهار نفرت از چیزی بر زبان آورده می شود

بیزاری – کلمه ای که به هنگام اظهار نفرت از چیزی بر زبان آورده ...


واژه نامه بختیاریکا

( وِی ) حرف ندا؛ آهای
دال انتهای بعضی از افعال سوم شخص ماضی خوانده نمی شود؛ وید؛ آمد
( وُی ) وای؛ حرف تاسف

جدول کلمات

او

پیشنهاد کاربران

وی:او، شما، آن، ایشان
آن وی یعنی آن نفر

خود، ایشان

در زبان لری بختیاری به معنی
وای
Voe

او_ شما _خود _ایشان

WE کلمه یک کلمه کردی است که وارد زبان فارسی شده است

وِیْ؛ نحوه خواندن / و ای /در شعر. مانند بیت زیر از جامی:
کای فرازنده ی این چرخ بلند!
و ای نوازنده ی دل های نژند
در ضمن /کای/به معنای که ای / کِیْ/ تلفظ می شود.

وی در فارسی پهلوی به ریخت اوی به کار می رفت. شباهت های زیادی بین فارسی و کردی وجود داره و دلیلش اینه که هردو زبان ایرانیک هستن این واژگان هم ریشه هستن از همدیگه وام گرفته نشدن

در پهلوی او با ریخت Oy بوده که کاربردش مانند he و she بود، ولی وی با ریخت Awē مانند him و her در جایگاه کنشگیریگ بکار میرفته. همینجور هم برای oyšān که امروزه ایشان شده است و awešan که در زبان مازندرانی وشون گفته میشود. به من کنشگری ( I در انگلیسی ) هم az یا an گفته میشد و به من کنشگیری ( me در انگلیسی ) من man.

دهکده ای در استان هرمزگان

وِی نام روستایی واقع در استان هرمزگان

احساس خطر کردن. . . تعجب کردن

واژه ای محترم برای او است

وی به معنای ضد به کار میرفته است
وی - دَئوَ :ضد دیو یا همان مَزدَیَسنا است که مفهوم یکتاپرستی دارد یا پیروان دین زرتشت را گویند
به بد دینان دیو یسنا گفته میشد و به زرتشتیان وی دئو یا بهدینان
در نیشابور که هنوز به پارسی دری حرف میزنند از وی vi برای زمانیکه کسی اذیت میکند استفاده میکنند
مثلا : وی وی مَکُن یا وی نگاش کن

وی اسم هنری تهیونگه

وی یا همان او


کلمات دیگر: